نقش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قلمروسازی تمدن اسلامی
فصلنامه مطالعات راهبردي جهان اسلام، سال بیست و چهارم، شماره ۲، پياپي ۹۴، تابستان ۱۴۰۲؛ صفحات ۲۴ـ۵
چکیده
افق حرکت جمهوری اسلامی ایران، تنها شکلدهی به یک حکومت اسلامی در مرزهای ملی کشور نبوده و نیست، بلکه افق حقیقی آن با استناد به اسناد بالادستی، رسیدن به قلمروسازی تمدن اسلامی با تمام لوازم تمدنی آن بر پایه گفتمان غیریتساز است. اینکه چگونه در این مسیر باید به سر منزل مقصود رسید را باید در ظرفیتها و توانمندیهای نهاد سیاست خارجی کشور با تمام ابعاد کنشی و واکنشی آن، اعم از سیاستهای متعارف و متعارض جستوجو کرد. انقلاب اسلامی ایران بهعنوان تبلور برآمده از اصول و ارزشهای ایدئولوژیکی، پدیدهای چندوجهی است؛ همان ویژگی که آن را از ساختار تکساحتی صرف به حوزه چندبعدی در سیاست خارجیِ پویا ارتقا میبخشد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باید بتواند با فراز و فرود چهار دهه گذشته و برخورداری از غنای تاریخ و تمدن ایرانی، از طریق پسامد الگوهای متعارف و متعارض به حوزه قلمروسازی تمدن اسلامی ورود کند. این مهم مسئله عمده پژوهش حاضر است. ازاینرو، در این تحقیق با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی روششناسی سیاسی، ظرفیت قلمروسازی تمدن اسلامی را با ابتنا بر تناسب و تدرج در اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ترسیم میکنیم.
واژگان کلیدی
سیاست خارجی، تمدن اسلامی، قلمروسازی، گفتمان غیریتساز، جمهوری اسلامی ایران
عنوان مقاله [English]
Qana and Karish field and its effect on the positions of Hezbollah in Lebanon
نویسنده [English]
Ehsan Refai
چکیده [English]
Abstract
With the discovery of gas fields in the Eastern Mediterranean, a new capacity was created for the countries located in this geographical area to take advantage of this strategic resource to meet their strategic energy needs and reduce economic problems and dependence on foreign sources. The Karish and Qana gas fields are among the resources that, due to being in the maritime border dispute between Lebanon and the Zionist regime, the possibility of identifying reserves and extracting from these resources faced serious considerations. Hizbollah’s pressure and threat in determining the conditions of these resources following the Zionist regime’s abuses of the said resources led to an agreement to determine the maritime borders of Lebanon with the Zionist regime, based on which Qana was handed over to Lebanon and Karish to the regime. The question of the current research is, how will the effect of the naval agreement between Lebanon and the Zionist regime regarding the gas fields of Qana and Karish be on the situation of Hezbollah in Lebanon? The hypothesis of the research states: “Hezbollah’s protection of Lebanon’s national interests in the Qana and Karish field of energy, stabilizing the political and national activism of this movement in Lebanon, creates a new arena for increasing the asymmetric deterrence power of Hezbollah in the field of maritime and energy against the Zionist regime. »
واژگان کلیدی[English]
Keywords
Qana, Karish, Hezbollah, deterrence, asymmetric deterrence, Lebanon, Zionist regime
عنوان مقاله [العربية]
حقول الغاز قانا و کاریش وأثرها على مواقف حزب الله فی لبنان
چکیده [العربية]
المخلص
مع اكتشاف حقول الغاز فی شرق البحر الأبیض المتوسط ، تم إنشاء قدره جدیده للدول الواقعه فی هذه المنطقه الجغرافیه للاستفاده من هذا المورد الاستراتیجی لتلبیه احتیاجاتها الاستراتیجیه من الطاقه وتقلیل المشاكل الاقتصادیه والاعتماد على المصادر الأجنبیه. یعد حقلا غاز كاریش وقانا من الموارد التی واجهت إمكانیه تحدید الاحتیاطیات واستخراجها من هذه الموارد، بسبب الخلاف الحدودی البحری بین لبنان والنظام الصهیونی، ملاحظات جدیه. أدى ضغط حزب الله وتهدیده فی تحدید مكانه هذه الموارد فی أعقاب تجاوزات النظام الصهیونی لهذه الموارد إلى اتفاق لتحدید الحدود البحریه للبنان مع النظام الصهیونی، والتی على أساسها سلمت قانا إلى لبنان و کاریش إلی النظام الصهیونی. سؤال البحث الحالی كیف سیكون تأثیر الاتفاق البحری بین لبنان والنظام الصهیونی على حقول الغاز فی قانا وکاریس على أوضاع حزب الله فی لبنان؟ تنص فرضیه البحث على أن «حمایه حزب الله للمصالح الوطنیه للبنان فی مجال الطاقه والعمل، مع تثبیت النشاط السیاسی والوطنی لهذه الحركه فی لبنان، یخلق ساحه جدیده لزیاده قوه الردع غیر المتكافئه لحزب الله فی المیادین البحریه والطاقه ضد الكیان الصهیونی».
الكلمات المفتاحية
قانا، كاریش، حزب الله، الردع، الردع غیر المتكافئ، لبنان، النظام الصهیونی