حماس هنوز در مسير است
مقدمه
آغاز بحران در سوریه، نه تنها یکی از عوامل تسری بحران به عراق و تبدیل صحنه این دو کشور به میدان نبرد تمام عیار بود، بلکه اساساً تغییر در معادلات کنشگران فعال در محور مقاومت را نیز دستخوش تغییر کرد. جمهوری اسلامي ايران در حالی مرزهای امنیتی خود را در آستانه دریای مدیترانه و حدود سرزمینهای اشغالی تعریف کرده بود که بعد از جنگهای ۳۳ روزه در لبنان و ۲۳ روزه در غزه، موازنه وحشت بین اسرائیل و گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان دستکم به مدت ۳ سال در حالت تعادل باقی مانده بود. با این وصف، آغاز بحران و سپس جنگ در سوریه از یک سو توان حزبالله و تمرکز جمهوری اسلامي ايران را معطوف به خود کرد و از سوی دیگر تغییر رویکرد بخش فلسطینی محور مقاومت و به طور مشخص حماس، روابط داخلی محور مقاومت را خدشهدار ساخت. هر چند جنبش جهاد اسلامي فلسطین نیز راه انفعال را در پیش گرفت، اما در مورد حماس این روند تا جایی پیش رفت که ميتوان گفت این سازمان در پرونده سوریه، در کنار محور مقاومت که همواره از حماس و مقاومت فلسطيني حمايت ميکرد، قرار نگرفت.
با گذشت پنج سال از جنگ داخلی سوریه و اضافه شدن پیچیدگیهای مضاعف بر این پرونده و نیز وقوع بحران در یمن، به نظر ميرسد روابط حماس و محور مقاومت در پایینترین سطح ممکن جریان دارد. این درحالی است که وضعیت پرونده فلسطین و مقاومت مسلحانه فلسطینی، تحت تأثير تسلط پیچیدگی بر روابط طرفین و شرایط تحمیل شده از ناحیه بحرانها در هالهای از ابهام قرار گرفته است. بر این اساس مؤسسه اندیشهسازان نور بر آن شد تا با برگزاری یک گفتوگوی تخصصی درباره روابط جمهوری اسلامي ايران و حماس، به بررسی روندهای جاری بپردازد و ضمن آسیبشناسی روابط طرفین، تا جايي که ممکن است به ارائه راهکار برای تقويت رابطه حماس و محور مقاومت و بازتعریف استراتژی مقاومت در برابر الگوی رفتاری حماس مبادرت کند