مقدمه
بهرغم آنکه قیام گسترده مردم یمن در سال ۲۰۱۱ و خروج علی عبدالله صالح از قدرت، زمینه مناسبی برای ایجاد سازوکارهای دموکراتیک در این کشور فراهم کرده بود، اما طرح شورای همکاری خلیج فارس که با حمایت عربستان و آمریکا بهمنظور ممانعت از سرایت انقلاب یمن به سایر کشورهای منطقه ارائه شده بود، نه تنها مانع تحقق اهداف اولیه انقلابیون شد، بلکه حس قدرتطلبی گروههای سیاسی و اختلافات شدید مذهبی و قبیلهای را در این کشور تشدید کرد. براساس همین طرح، عبدربه منصور هادی نیز از ۲۷ فوریه ۲۰۱۲ رسماً بهعنوان رئیسجمهور موقت یمن فعالیت خود را آغاز کرد، اما نتوانست کشور را بهسوی اتحاد و وحدت ملی سوق دهد، بلکه به اقداماتی دست زد که جایگاه و موقعیت خود و اطرافیانش را در ساختار سیاست و قدرت یمن محکم کرد كه حمایت و پشتیبانی آمریکا و عربستان سعودی را به همراه داشت.
بهطورکلی از آغاز خیزشهای مردمی در یمن تاکنون این کشور با فراز و نشیبهای فراوانی روبهرو بوده است. با آنکه دولت منصور هادی عبدربه گامهای مهمی در عبور از مشکلات ساختاری برداشته، اما یمن همچنان با چالشهای عمدهای از قبیل وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی، دخالت آمریکا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در امور داخلی خود، استمرار درگیریها در جنوب، نزاعهای طایفهای و مذهبی در شمال و در نهایت تحرکات سازمان القاعده مواجه است.
طی دو سه سال اخیر چنین شرایطی سبب شد پس از تصمیم نخستوزیر مبنی بر لغو یارانه سوخت در ماههای اولیه سال ۲۰۱۴، مردم این کشور که منتظر فرصتی برای قیام مجدد علیه دولت بودند، به خیابانها آيند و سه هدف تغییر نخستوزیر، لغو تصمیم حذف یارانه سوخت و اجرای نتایج گفتوگوهای ملی (تشکیل دولت وحدت ملی) را خواستار شوند. بر این اساس تحولات اخیر یمن را میتوان ادامه و استمرار قیام سال ۲۰۱۱ در این کشور ارزیابی کرد. اما نکته قابل توجه در این مرحله تغییر جایگاه رهبری از حزب اصلاح به انصارالله بود. این پرچمداری نیز حاصل تغییر دو فرایند بود: نخست آنکه انصارالله طی سه سال گذشته توانست با مشارکت فعال در روند سیاسی انتقال قدرت، انتقادها علیه خود را بهعنوان یک جریان چریکی نظامی کاهش دهد. دوم با شکست ائتلاف سلفیهای تحت حمایت اصلاح و عربستان در مناطق تحت نفوذ خود از جمله دماج و عمران توانست بهخوبی اقتدار و تواناییاش را برای رهبری اعتراضات انقلابی جدید دیکته كند. به عبارت دیگر انصارالله علاوه بر آنکه توانست پایبندی خود را بر روندهای سیاسی بهمنظور تحقق اهداف انقلاب ثابت کند، در صحنه میدانی نیز توانست مخالفان خود را شکست دهد.
در چنین شرایطی حضور گسترده مردم از یکسو و رهبری هوشمندانه جریان انصارالله به رهبری عبدالملک الحوثی از سوی دیگر سبب شد دولت این کشور بهرغم مخالفتهای اولیه خود در نهایت به خواستههای مخالفان تن دهد و در توافقنامهای ۱۲ مادهای، شرایط مد نظر انقلابیون بهویژه تغییر دولت را لحاظ كند. بدین ترتیب انقلاب ۲۰۱۱ یمن که با دخالتهای خارجی از مسیر اصلی خود خارج شده بود، به اهداف اصلی و اولیه خود تا حد زیادی نزدیک شد.