چکیده
در پی سرنگونی رژیم بعثی صدام و شکلگیری نظام سیاسی جدید در عراق، سياست این کشور در برخورد با حوزه عربی و بینالملل در راستای حل اختلافات برجاي مانده از دوران صدام، کاهش تنش با کشورهاي همسايه و عدم دخالت در امور داخلي آنها و حضور فعال در مجامع بينالمللي بهويژه در موضوعاتي مانند مبارزه با تروريسم، افراطگرايي و چالشهاي زيستمحيطي بوده است.
در سمت مقابل، دولتهاي عربي در قبال ساخت سیاسی عراق جدید رویکرد تقابلی را به کار گرفتند زیرا اين دولتها، عراق با محوريت شيعه را نميپذيرفتند و از سوي ديگر ضمن به حاشيه رفتن جريان سني در عرصه سياسي، نسبت به تأثیرگذاري نظام حاکميتي اين کشور در منطقه که بر پايه مؤلفههاي دموکراسي شکل گرفته بود، بيم داشتند و این در حالی بود که حکومتهای عراق پسا ۲۰۰۳ با تقويت بال عربي عراق به دنبال جلب اعتماد کشورهاي عربي و بهبود مناسبات این کشور با دولتهاي عربي بودند.
بعد از ورود داعش به عراق و موفقيت نيروهاي عراقي با محوريت حشد شعبي در مهار و کنترل اين گروه تروريستي، رويکرد کشورهاي عربي و بهطور خاص عربستان سعودي در تعامل با حاکميت شيعي عراق با يک تغيير تاکتيکي همراه بود و نزديکي و تعامل هر چه بيشتر با جريانهاي شيعي و حاکميت عراق در دستور کار اين کشورها قرار گرفت.
در این مقاله با استفاده از روش توصیفیـ تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای و انجام مصاحبه تلاش شده، ضمن تبیین پيشرانها و پسرانهای تقويت روابط حاکميت عراق با حوزه عربي، به سناریوهای احتمالی روابط عراق با حوزه عربی (به طور خاص سعودی) پرداخته شود.
یافتههای مقاله حاکی از آن است که منحنی همکاريها و مناسبات عراق با عربستان سعودی در کوتاهمدت و یا حتی میانمدت رو به رشد خواهد بود اما روند تعاملات دو طرف، با توجه به اینکه رویکرد جدید عربستان به عراق جنبه تاکتیکی داشته و سعودی به صورت راهبردی به دنبال تقویت مناسبات با عراق نیست، در بلندمدت تداوم نخواهد یافت.
واژگان کلیدی
عراق، حوزه عربی، عربستان سعودی، همگرایی ـ واگرایی
عنوان مقاله [English]
The Prospect of Iraq’s Relations with the Arab World
نویسنده [English]
Mahmoud Abbasi
چکیده [English]
Abstract
Following the overthrow of Saddam’s Ba’athist regime and the formation of a new political system in Iraq, its policy toward dealing with the Arab and international arena was to resolve the disputes left by Saddam, to reduce tensions with neighboring countries and to not interfere in their internal affairs and actively participation in the international community, especially in issues such as combating terrorism, extremism, and environmental challenges.
On the other hand, Arab governments adopted a confrontational approach in front of new Iraq because they did not accept Shiite-centered Iraq and, on the other hand, by marginalizing the Sunni in political arena, they feared the impact of this country’s democratic system on the basis of democracy in the region while the post-2003 Iraqi governments by strengthening the Iraq’s arabic wings sought to gain the trust of the Arab states and improve their relations with the Arab governments.
Following ISIS’s entry into Iraq and the success of Iraqi forces by the big role of popular mobilization forces (Hashd Al-Shabi) on the control and stop of this terrorist group, the approach of the Arab states, and in particular Saudi Arabia, to engage Shiite rule in Iraq was accompanied by a tactical shift and a closer engagement with the shiite currents and Iraqi sovereignty were on the agenda.
In this paper, using descriptive-analytical method and relying on library resources and interviews, while explaining the incentives and barriers to strengthening Iraqi governance relations with the Arab countries, we explain the possible scenarios of Iraqi-Arab relations (specifically Saudi Arabia).
The findings of the article suggest that the curve of Iraqi cooperation and relations with Saudi Arabia will be growing in the short or even medium term, but the process of interactions between the two sides, given that the new Saudi approach to Iraq is tactically and It does not seek to strengthen relations with Iraq strategically, it will not last long.
واژگان کلیدی[English]
Keywords
Iraq, the Arabian countries, Saudi Arabia, Convergence and Divergence
عنوان مقاله [العربية]
آفاق علاقات العراق مع العالم العربي
چکیده [العربية]
المخلص
بعد سقوط نظام صدام البعثي وتشكيل نظام سياسي جديد في العراق، كانت سياستها تجاه التعامل مع الساحة العربية والدولية تتمثل في حل النزاعات التي خلفها صدام، وتخفيف التوترات مع الدول المجاورة و عدم التدخل في شؤونها الداخلية و المشاركة الفعالة في المنتديات الدولية وخاصة في قضايا مثل مكافحة الإرهاب والتطرف والتحديات البيئية.
من ناحية أخرى، تبنت الحكومات العربية مقاربة مواجهة للنسيج السياسي للعراق الجديد لأنها لم تقبل العراق المتمركز حول الشيعة، ومن ناحية أخرى، مع تهميش التیارات السنية من الساحة السياسية، لقد خافوا من تأثير النظام السياسي للبلاد في المنطقة لأنه استند إلى عناصر الديمقراطية. و في حين سعت الحكومات العراقية بعد عام ۲۰۰۳ إلى كسب ثقة الدول العربية وتحسين علاقاتها مع الحكومات العربية من خلال تعزيز الجناح العربي للعراق.
بعد دخول داعش إلى العراق ونجاح القوات العراقية خصوصا الحشد الشعبی فی السيطرة على هذه المجموعة الإرهابية، ترافق نهج الدول العربية، وخاصة المملكة العربية السعودية، في التواصل مع الحكم الشيعي العراقي بتحول تكتيكي و وقد أخذ بعين الاعتبار التعامل مع التيارات الشيعية والسيادة العراقية.
في هذه الورقة، باستخدام الطريقة الوصفية التحليلية والاعتماد على موارد المكتبة والمقابلات، مع شرح الحوافز والعقبات التي تعزز علاقات الحكم العراقي مع المنطقة العربية، نوضح السيناريوهات المحتملة للعلاقات العراقية العربية (خاصة المملكة العربية السعودية).
تشير نتائج المقال إلى أن منحنى التعاون العراقي والعلاقات مع المملكة العربية السعودية سوف ينمو على المدى القصير أو حتى المتوسط ، ولكن عملية التفاعل بين الجانبين، بالنظر إلى أن النهج السعودي الجديد تجاه العراق یکون تكتيكياً و إنه لا يسعى إلى تقوية العلاقات مع العراق استراتیجا لن يدوم طويلاً.
الكلمات المفتاحية
العراق، المجال العربي، المملكة العربية السعودية، التقارب والتباعد
ـ آزاد، امیر حامد، مصاحبه نگارنده با کارشناس مسائل عراق، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، ۰۱/۰۷/۱۳۹۶٫
ـ الزبيدي، حسن لطيف و ديگران، «عراق در جستوجوي آينده»، مؤسسه مطالعات انديشهسازان نور، ۱۳۹۱٫
ـ جاویدی، احسان، مصاحبه نگارنده با کارشناس مسائل عراق، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، ۱/۷/۱۳۹۶٫
ـ عباسي، محمود، روابط خارجي حزبالدعوه، پژوهش پشتيبان، کارگروه مطالعات عراق، مؤسسه انديشهسازان نور، آذر ۱۳۹۶٫
ـ عباسی، محمود، مصاحبه نگارنده با کارشناس مسائل عراق ، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، ۱/۷/۱۳۹۶٫
ـ عبدالعلي، قوام، اصول سياست خارجي و سياست بينالملل، تهران: سمت، ۱۳۷۰٫
ـ مشيرزاده، حميرا، تحول در نظريههاي روابط بينالملل، چاپ پنجم، تهران: سمت، ۱۳۸۹٫
ـ نبيالله، ابراهيمي، «چشمانداز روابط کشورهاي عرب با عراق جديد»، فصلنامه مطالعات راهبردي، بهار ۱۳۸۹، شماره ۱.
ـ نوریان، عباس، مصاحبه نگارنده با کارشناس مسائل عراق ، مؤسسه اندیشهسازان نور، ۱/۷/۱۳۹۶٫
ـ نیکمنش، رضا، مصاحبه نگارنده با کارشناس مسائل عراق ، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، ۱/۷/۱۳۹۶٫