تأثیر الحاق کرانه باختری بر محور مقاومت

فصلنامه مطالعات راهبردي جهان اسلام، سال بیست و چهارم، شماره ۱، پياپي ۹۳، بهار ۱۴۰۲؛ صفحات ۱۳۳ ـ ۱۰۹

نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده :

* احمد زارعان

* استادیار پژوهشکده مطالعات بین‌الملل دانشگاه جامع امام حسین (ع)

چکیده

بیش از ۷۵ سال از آغاز اشغالگری صهیونیست‌ها در فلسطین می‌گذرد. صهیونیست‌ها طی این مدت برای تحقق «مرزهای توراتی» مورد ادعای خود، با اتخاذ رویکرد توسعه‌طلبانه، سیاست اشغال زمین‌های متعلق به فلسطینی‌ها را به شیوه‌های مختلف دنبال کرده‌اند. در حالی که محور مقاومت کلیت اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین را محکوم و نفی می‌کند و جامعه بین‌الملل فقط حاکمیت این رژیم بر اراضی ۱۹۴۸ را به‌رسمیت می‌شناسد، صهیونیست‌ها از سال ۱۹۶۷به بعد اشغال تدریجی کرانه باختری را از طریق شهرک‌سازی دنبال کرده‌اند؛ به‌گونه‌ای که در حال حاضر حدود ۴۶۰ هزار صهیونیست در بیش از ۱۳۰ شهرک غیرقانونیِ احداث‌شده در کرانه باختری زندگی می‌کنند. در راستای سیاست توسعه سرزمینی، رهبران صهیونیست طرح‌های مختلفی برای اشغال کرانه باختری با عنوان «الحاق» ارائه کرده‌اند. آخرین طرح الحاق متعلق به بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، است. نتانیاهو حتی تاریخ اول ژوئیه ۲۰۲۰ (۱۱ تیر ۱۳۹۹) را به‌عنوان زمان اجرایی شدن طرح الحاق اعلام کرد که به‌دلیل فشارهای بین‌المللی، اختلافات داخلی صهیونیست‌ها و موضع قاطع گروه‌های مقاومت، این طرح در تاریخ مذکور اجرایی نشد. با توجه به اهمیت راهبردی کرانه باختری، صهیونیست‌ها از اشغال کرانه باختری صرف نظر نمی‌کنند و در اولین فرصت مناسب آن را اجرایی خواهند کرد. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه‌ای در گردآوری داده‌ها و روش توصیفی ـ تحلیلی در تحلیل یافته‌ها به‌دنبال بررسی تأثیر الحاق کرانه باختری بر محور مقاومت است. یافته‌های مقاله نشان می‌دهد که الحاق کرانه باختری گرچه باعث تخریب زیرساخت‌های دولت ملی فلسطین خواهد شد، اما فرصت‌هایی مانند انزوای بین‌المللی رژیم صهیونیستی در سطح بین‌المللی، قرار گرفتن مسئله فلسطین در مرکز توجهات جهانی و افکار عمومی، افزایش اقبال به گفتمان مقاومت مسلحانه در مقابل رژیم صهیونیستی و در نهایت توقف روندهای مخربی را که به ضرر آرمان فلسطین در جریان است، در اختیار محور مقاومت قرار خواهد داد. همچنین الحاق کرانه باختری احتمالاً به شکل‌گیری انتفاضه سوم خواهد انجامید و هزینه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی را به‌شدت افزایش خواهد داد. در صورت الحاق موفقیت‌آمیز کرانه باختری به اراضی اشغالی و تثبیت حاکمیت صهیونیست‌ها بر این منطقه، محور مقاومت در ابعاد گفتمانی، هویتی، روشی، انگیزشی، نظامی، سیاسی و راهبردی با چالش روبه‌رو خواهد شد.

واژگان کلیدی

فلسطین، کرانه باختری، رژیم صهیونیستی، محور مقاومت، الحاق

عنوان مقاله [English]

The nature of Taliban-Iran border conflicts

نویسنده  [English]

Ismail Bagheri

چکیده [English]

Abstract

The escape of Ashraf Ghani and the return to power of the Taliban in Afghanistan brought the process of developments in this country to a new stage. After one year of the caretaker government of the Taliban, gaining international legitimacy is still the most important challenge of the Taliban leaders, and during this time, the inclusive government has not been formed. The lack of fair distribution of power in the second government of the Taliban and the emphasis of its leaders on the inclusiveness of the current government and the rejection of the leaders of the former government due to cooperation with the United States have caused the recognition of the current government by the countries of the world, even neighboring countries, not to be a priority. Of course, there has been more or less interaction and communication between the neighboring governments and the political leaders of the Taliban. Meanwhile, some understandings have also caused border disputes with neighboring countries. Regarding the border disputes between Iran and the current rulers of Afghanistan, while acknowledging the existence of some border and water disputes, the role of biased arbitration of colonial countries, especially the British, should be mentioned. At the current stage, with the coming of the Taliban to power and the disgraceful exit and defeat of the United States in Afghanistan, many efforts have been made to turn the border disputes between Iran and Afghanistan into border conflicts, and then through Iranophobia in Afghanistan and Afghanophobia and Talibanphobia in Iran, the two countries are practically divided. involved in ethnic-religious war and in another way to implement the constructive chaos project in Afghanistan and its neighboring countries.

واژگان کلیدی[English]

Keywords

border conflicts, Taliban, Iran, Hirmand, Iranophobia, Afghanophobia

عنوان مقاله [العربية]

طبیعة النزاعات الحدودیة بین طالبان وإیران

چکیده [العربية]

المخلص

أدى فرار أشرف غنی وعودة طالبان إلى السلطة فی أفغانستان إلى نقل التطورات فی هذا البلد إلى مرحلة جدیدة، وبعد عام واحد من حكومة تصریف الأعمال لطالبان لا یزال اكتساب الشرعیة الدولیة هو التحدی الأهم لقادة طالبان وخلال هذا الوقت لم یتم تشكیل الحكومة الشاملة، وأدى عدم التوزیع العادل للسلطة فی الحكومة الثانیة لحركة طالبان وتأكید قادتها على شمولیة الحكومة الحالیة وإبعاد قادة الحكومة السابقة بسبب تعاونها مع الولایات المتحدة، إلى أن الاعتراف بـالحكومة الحالیة من قبل دول العالم، وحتى الدول المجاورة لن تكون أولویة، و بالطبع كان هناك تفاعل واتصال إلى حد ما بین الحكومات المجاورة والقادة السیاسیین لحركة طالبان، وفی غضون ذلك تسببت بعض خلافات أیضًا فی نزاعات حدودیة مع دول الجوار، وفیما یتعلق بالخلافات الحدودیة بین إیران والحكام الحالیین لأفغانستان، ومع الاعتراف بوجود بعض الخلافات الحدودیة والمیاه، تجدر الإشارة إلى دور التحكیم المنحاز للدول المستعمرة‌، وخاصة البریطانیة، وفی المرحلة الحالیة مع مجیء طالبان إلى السلطة والخروج المخزی للولایات المتحدة وهزیمتها فی أفغانستان، بُذلت جهود كثیرة لتحویل الخلافات الحدودیة بین إیران وأفغانستان إلى صراعات حدودیة، ومن ثم أشركت دولتین فی حرب عرقیة ودینیة عبر إیران فوبیا فی أفغانستان وكراهیة الأفغان و طالبان فی إیران، وبطریقة أخرى تم تنفیذ مشروع الفوضى البناءة فی أفغانستان والدول المجاورة لها، ولکن فشلت هذه القضیة أیضًا بفضل ذكاء وحكمة القادة السیاسیین الإیرانیین.

الكلمات المفتاحية

الصراعات الحدودیة، وطالبان، وإیران، وهیرمند، وإیران فوبیا