دلایل و پیامدهای حمله به کنسولگری ایران در سوریه
پس از حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران موسسه مطالعات راهبردی اندیشه سازان حسب ماهیت پژوهشی خود درصدد برآمد تا ابعاد این رویداد را با حضور نمایندگان رسانه های داخلی و بین المللی مورد بحث و بررسی قرار دهد. براین اساس این موسسه در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ نشست رسانه ای تحت عنوان دلایل و پیامدهای حمله به کنسولگری ایران در سوریه را برگزار نمود.
توسعه خط ترور صهیونیستها در سوریه
زارعی با بیان اینکه حادثه کنسولگری واقعهای غافلگیر کننده نبود گفت: رژیم صهیونیستی از زمانی که سیدرضی موسوی را در دمشق به شهادت رساند نشان داد برنامه ای برای توسل به جنایات از این نوع را دنبال می کند.
اسراییلیها برای اینکه از مخمصه خارج شوند عملیات ترور را در سوریه و لبنان دنبال کردند . در لبنان موانعی بود و لذا عملیات ترور محدود به چند نفر شد اما عملیات های ترور در سوریه دامنه گسترده تری داشت به دلیل اینکه اینها در سوریه دست بازتری برای ترور داشتند .موضع حزب الله لبنان در واکنشها با دولت سوریه تفاوت داشت و لذا اینها از این تفاوت برای دنبال کردن خط ترور استفاده کردند.
او ادامه داد: رژیم صهیونیستی سعی کردند خط ترور را توسعه دهند در سوریه طی یک هفته اخیر دو اقدام مهم را اسراییلی ها انجام دادند. اول؛ حمله نظامی سنگین به حلب بود که در آنجا مجموعه های مرتبط با حزب الله حمله کردند و هفت نفر از نیروهای حزب الله به شهادت رسیدند. دوم؛ با فاصله كوتاهي حمله به كنسولگري ایران در دمشق صورت گرفت که در این جمله هم ١٣نفر که هفت نفر ایرانی بودند به شهادت رسیدند.
بازدارندگی شکننده اسرائیل در برابر مقاومت
زراعی با طرح این پرسش که این حملات چرا در این زمان بخصوص صورت می گیرد آیا پیوندی میان این زمان که در آن هستیم و اقدامات رژیم صهیونیستی وجود دارد ؟ پاسخ داد: برای پاسخ به این سوال باید ببینیم که در دو هفته اخیر چه اتفاقی رخ داده است که اسرائیل را به این نتیجه رسانده است که با پذیرش ریسک بالا دست به جنایت علیه حزب الله و ایران بزند.
این کارشناس افزود: چند اتفاق مهم در این میان قابل بررسی است اول اینکه اسرائیل علی رغم اینکه اعلام کرده بودند که کار شمال را تمام کردند اما در دو هفته اخیر به شدت در شمال درگیر شدند و جنبش مقاومت به طور خاص حماس در ظرف یک هفته هفتاد عملیات را علیه اسرائیل در شمال انجام داده است.
به گفته زارعی طبیعتاً تعداد قابل توجهی از اسرائیل هم کشته شدند علاوه بر اینها بعد از شش ماه عملیات مقاومت از جنوب و شمال غزه حملاتی را متوجه عسقلان و اشدود کرد. حمله مقاومت از داخل غزه پس از گذشت ششم ماه ادامه پیدا کرد و ترسی میان حامیان اسراییل ایجاد کرد و نشان داد که ارتش اسرائیل عملا کنترلی روی غزه نه در شمال و نه در جنوب ندارد. همچنین نشان داد که تصرف یک نقطه بیانگر تسلط بر کل منقطه نیست. مقاومت تسلطش را حفظ کرده است اگرچه مناطقی از شمال جنوب و مرکز به تصرف اسراییلی ها در آمده است اما بازدارندگی اسرائیل در مقابل مقاومت فلسطین وضعیت شکننده ای دارد.
شکست طرح انتقال قدرت در غزه
زارعی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد طرح پشت پرده هماهنگ شده توسط اسرائیل، تشکیلات خودگردان و کشورهای عربی سخن گفت.
به گفته زارعی با طراحی اسراییلیها و همکاری برخی دولتهای عربی یک تیم هشت نفره از سمت تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان اینکه بیاید و مسئله انتقال قدرت سیاسی در غزه از حماس به تشکیلات خودگردان فلسطین سنجش شود از طریق مصر و با استفاده از یک محموله غذایی وارد غزه شدند. یکی از طرح های اسراییل این بود که اداره غزه باید از دست حماس خارج شده و به دست یک جریانی بیافتد که اسراییل آن را قبول دارد. اما بعد از ورود به غزه توسط حماس دستگیر شدند و حماس هم اعلام کرد هر نیرویی با این عنوان بخواهد وارد غزه شود بازداشت خواهد شد.
پیام غرب به صهیونیستها: فرصت پایان یافته است
این کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: اینکه حماس قدرت اطلاعاتیاش در این حد است که شناسایی میکند و قدرت شناسایی روی زمینش به حدی است که میتواند به سرعت آنها را شناسایی کندکه خدشه واقعی بر سیطره محور مقاومت در فضای مدنی و سیاسی انجام نشده است شکست دیگری برای اسرائیل بود زیرا گالانت اعلام کرد که ما میخواهیم کنترل غزه را از دست حماس خارج کنیم. حادثه سوم در اینجا مسئله صدور قطعنامه در شورای امنیت علیه اسرائیل بود. جدای از اینکه بخواهیم قطعنامه را به صورت جداگانه بررسی کنیم اینکه چقدر ضمانت اجرایی دارد و نتانیاهو چقدر تمکین میکند یا آنهایی که تصویب کردند چقدر پیگیری میکنند؟ که خوشبین هم نیستیم به این قطعنامه اما صدور این قطعنامه در شورای امنیت و عدم وتو از سوی غربیها این پیام را برای اسرائیل به همراه آورد که از نظر غربی ها زمان جنگ به پایان رسیده است.
او گفت: و دیگر فرصتی برای نتانیاهو گالانت و کابینه نظامی برای ادامه جنگ وجود ندارد علامتی است بر پایان جنگ از منظر غربی ها ست. البته غرب خبیثانه حمایتهای نظامی خود را از اسرائیل ادامه میدهد. در صورت پایان جنگ نیز اینها ارسال تجهیزات و تسلیحات نظامی به اسرائیل را ادامه میدهند. اما اینکه در بسته شورای امنیت به روی مردم غزه باز شد قطعنامهای که بر آتش بس موقت را مدنظر قرار داده بود نشان داد رژیم صهیونیستی از امتیاز سابقه خود برخوردار نیستند. باید با تکیه بر خود از نظر سیاسی ادامه دهند.
شکست غرب و اسرائیل در مذاکرات پاریس
رئیس مرکز اندیشه سازان نور حادثه چهارم را مربوط به مذاکرات پاریس دو دانست و گفت: «آمریکایی ها و اسراییل و قطر و مصریها از اوایل بهمن ماه که مذاکرات پاریس شروع شده است ، ماهها مذاکره کردند. تا همین دو هفته پیش رفت و آمدها به پاریس ادامه داشت. در اینجا مقاومت فلسطین با این دریافت قطعی و اطلاعات که این مذاکرات برای کمک به اسراییل در رسیدن به اهدافی است که در آغاز جنگ اعلام کرده است و به همین خاطر فلسطینی ها به این مذاکرات خوش بین نبودند. رژیم صهیونیستی معتقد بود که کمیته چهارجانبه میتواند مقاومت فلسطین را وادار به پذیرش چیزی کند که به نفعش نیست. هسته مرکزی مذاکرات پاریس هم موضوع خلع سلاح حماس بود یعنی سلاح را از دست مقاومت بگیرند و اگر سلاح از دست مقاومت گرفته شود دیگر مقاومت به پایان میرسد چون مقاومت فلسطینی نیرویی که برای کشورش مبارزه میکند بدون سلاح معنا ندارد. بنابراین گرفتن سلاح از دست فلسطینیها به این معنی بود که اساساً به مقاومت پایان دهند در اینجا حماس ۴ شرط را مطرح کرد: شرط اول توقف کامل جنگ بود، شرط دوم این بود که کسانی که از شمال آواره شدهاند بتوانند به خانههای خود برگردند و مانعی بر سر بازگشت آنها نباشد، سوم نیز این بود که کلیه نیروها و تجهیزات نظامی اسرائیل خارج شوند و چهارم اینکه محاصره و محدودیت رفع شود و فضا برای بازسازی غزه فراهم شود. این شرطهای مقاومت برای اسرائیل خیلی شکننده و ناراحت کننده بود زیرا کسی شرط می گذارد که دست بالا را در اختیار دارد. کسی میگوید من به شرطی شلیک خود را متوقف میکنم که جنگ کاملا تمام شود. کسی این حرف را میزند که در موضع قدرت باشد».
زارعی اظهار داشت: حماس بر سر مواضع خود تا جایی ایستاد که نتوانستند هیچ موضوعی را در این مذاکرات به تصویب برسانند علیرغم اینکه آمریکاییها که قطعنامه قبلی را وتو کردند. تکیهشان بر مذاکرات پاریس بود که نماینده امریکا اعلام کرد تصویب قطعنامه مانع تحقق توقف در مذاکرات پاریس می شود. یعنی معتقد بودند که میتوانند در پاریس موضوع خلع سلاح مقاومت را به نتیجه برسانند. اما به نتیجه نرسید و اسرائیلیها شکست در مذاکرات پاریس را به ناچار پذیرفتند.این هم رویداد دیگری بود که نشان داد درهای سیاسی به روی اسرائیل بسته است.
پیام مهم استقبال ویژه از رهبران مقاومت در تهران
به گفته این کارشناس مسائل فلسطین و اسرائیل، اتفاق مهم دیگر این بود که رهبران حماس و جهاد اسلامی به فاصله کوتاهی وارد تهران شدند و در تهران از سوی وزیر امور امور خارجه خارجه در قامت یک مقام رسمی دولتی مورد استقبال قرار گرفتند. فرش قرمزی که زیر پای مقامات پهن میشود پهن شد و رهبران مقاومت نه به اندازه یک وزیر امور خارجه بلکه به عنوان رئیس یک دولت ایران مورد استقبال قرار گرفتند.
این کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: ملاقات با رهبری معمولاً ملاقاتی است که در سطح روسای جمهور و نخستوزیر صورت می گیرد. اسماعیل هنیه برای بار دوم بعد از شروع جنگ به دیدار رهبر معظم انقلاب رفت و هم زیاد نخاله به دیدار ایشان رفت. و بعد هم ملاقات با رییس جمهور و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح یعنی بالاترین مقام نظامی ایران در قالب ملاقاتهای رسمی صورت گرفت. همچنین مذاکرات مفصلی با وزیر امور خارجه ایران انجام دادند منتشر شد این بود که از نظر مقاومت جنگ به طور واقعی تمام شده است یعنی اسرائیل شکست خورده و مقاومت پیروز شده است و آنچه که ادامه پیدا میکند در واقع لجبازی یک نیروی شکست خورده است. این اتفاق پنجم وحشت بسیار زیادی را متوجه رژیم صهیونیستی کرد.
زارعی در ادامه رخداد ششم را هم در سرزمینهای اشغالی دانست. به گفته این کارشناس: «تظاهراتی که با نام خانوادههای اسرای اسرائیلی برگزار شد،که موج جمعیتی بسیار بیشتر از خانوادههای اسرا بود زیرا صحبت از حضور دهها هزار معترض در خیابانهای تلآویو میشد. عدد ۱۰ هزار بسیار بیشتر از جمعیت خانواده های اسرای اسرائیل است. این تظاهرات در حالی انجام شد که جریانهای اپوزیسیون بعضاً عضو کابینه نظامی هم بودند، یعنی هم در اداره جنگ نقش داشتند و هم پشت این تظاهرات. چهار حزب مطرح یعنی لاپید ،بنت ،بنی گانتس ایزن کوت از این تظاهرات حمایت می کردند.»
زارعی اظهار کرد: در واقع اپوزیسیون با دستمایه قرار دادن شکستهای رژیم صهیونیستی موج معترضین زیادی را در داخل علیه نتانیاهو فعال میکند. این اتفاق برای رژیم صهیونیستی بسیار تلخ و شکننده بود وقتی اینها در کنار هم قرار گرفتند فضای پر وحشتی را برای اسرائیل به وجود آوردند. برای اینکه فضا را تغییر دهد و خود را از موضع ضعف نجات دهد،گزینهای را داشتند که آن حمله به نیروهای ایرانی در سوریه بود.
کارشناس مسائل منطقه در ادامه با بیان اینکه کاری که اسرائیلیها بین یک هفته تا ۱۰ روز اخیر در سوریه علیه حزب الله و ایران در دمشق انجام دادند عمدتا با هدف بازسازی بازدارندگی صورت گرفته است، تأکید کرد: آنها معتقد هستند احیای بازدارندگی چون کلید اصلی بقای اسراییل است می ارزد که ریسک حمله به ایران را بپذیرد و با وجود ریسک بالا حمله علیه حزبالله و ایران را دنبال می کند.
واکنش راهبردی ایران در برابر حملات اسرائیل
زارعی در بخش پایانی سخنان خود به موضوع نوع واکنش ایران در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی پرداخت و گفت: «در اینجا دو مسئله وجود دارد اول اینکه ایران باید دربرابر یک چنین موضوعی چه کند؟ در اینجا ایران دو صحنه پیش رو دارد که باید برای هر دوی آنها فکر داشته باشد. فکر اول مسئله متوقف کردن جنگ در غزه است یک راهبرد اساسی که جمهوری اسلامی از ابتدای این جنگ در غزه اعلام کرده موضع پایان یافتن جنگ با شکست اسراییل بوده است. موضوع حمله اسرائیل به غزه در ۸ اکتبر با رویداد طوفان الاقصی در هفتم اکتبر متفاوت است».
سیاست جمهوری اسلامی ایران مبتنی بود بر متوقف کردن جنگ در غزه، کما اینکه آقای سید حسن نصرالله دو ماه پیش در سخنرانی خود گفتند این جنگ حتما باید با شکست اسراییل تمام شود. این راهبرد اساسی است که باید دنبال کنیم و این مسئله اول ماست .
این کارشناس با بیان اینکه، ما معتقد هستیم که این شکست اتفاق افتاده اما به آن اعتراف نشده است و ما باید رژیم صهیونیستی را وادار به پذیرش شکست در این جنگ کنیم؛ افزود: «این حرف ما نیست که می گوییم اسراییل در این جنگ شکست خورده است بلکه در داخل هم گفته شده همچنین آمریکا، روسیه و اروپا گفتند که اسراییل در این جنگ دستاوردی نداشته است و این به معنای شکست خوردن است. وقتی یک دولتی حمله می کند و اهدافی را برای حمله اعلام می مند و آنها محقق نمی شود همه این را شکست قلمداد میکنند.
زارعی در پایان سخنان خود خاطر نشان کرد: اگر ما بتوانیم پرده آخر جنگ را با این نتیجه ای که عرض کردم به پایان برسانیم پاسخ چندین هزار خونی که بیگناه شهدای غزه ،حزب الله و لبنان بر زمین ریخته شده است داده شده.
شکست قطعی اسرائیل در این جنگ به معنای آغاز فروپاشی در یک دوره کوتاه است که این را اسرائیلیها هم اعلام کردهاند. گالانت در مصاحبه فاکس نیوز رسماً اعلام کرد که اگر ما در این جنگ شکست بخوریم اسرائیل در جغرافیای موجود باقی نخواهد ماند. این این جمله را گالانت به فکس نیز گفته است. مشابه این را در دیدار با بایدن اعلام کرد که گفته بود ما اگر در این جنگ شکست بخوریم تنها اسرائیل شکست نخورده است بلکه دولت های وابسته به آمریکا هم در منطقه شکست میخورند. اساسا غرب از این منطقه برچیده می شود. پس مشخص است اگر ما صحنه آخر جنگ را به گونه مدیریت کنیم که شکست خورده از غزه خارج شوند این در واقع آغاز نقطه کوتاه در فروپاشی اسراییل است. مسئله دوم موضوع انتقام خون شهدای ایران، اولیای دم شهدای ایران است کمااینکه حزب الله صاحب خون شهدای لبنان است . ما نمی توانیم کوتاه بیایم و قطعا انتقام خونشان گرفته خواهد شد همانطور که رهبر معظم هم به این مسئله اشاره کردند.