دکتر سعدالله زارعی ریاست محترم موسسه مطالعات اندیشه سازان نور در نشست رسانه ای روز شنبه مورخ 9 اردیبهشت 1402 که با موضوع تبیین نقش کشورهای خارجی در بحران سودان برگزار گردید، ابعاد مختلف این تنش‌ها را که از ۲۶ فروردین آغاز و اینک وارد سومین هفته شده‌است، مورد بررسی و واکاوی قرار داد.

مداخلات خارجی در سودان بخاطر مزیت‌های راهبردی آن

زارعی با بیان چند نکته بنیادی به اهمیت مزیت‌های راهبردی و استراتژیک سودان پرداخت و گفت: نکته اول به اسلام‌گرایی در این کشور پهناور و پرجمعیت آفریقا ارتباط می‌یابد. سودان در طول سال‎های گذشته به عنوان کانون اسلام‌گرایی مطرح بوده‌است.

افزون بر آن، این کشور آفریقایی به دلیل نزدیکی به دریای سرخ و کشورهای نظیر چاد، لیبی، مصر و غیره، برخورداری از مزیت‌های رود نیل، کشاورزی و معادن سرشار همچون طلا از اهمیت فزاینده‌ای برخوردار است. از این رو برخی کارشناسان، اهمیت سودان را حتی بیش از مصر می‌دانند.

از نگاه این کارشناس مسائل غرب آسیا، نزدیکی سودان به محور مقاومت و حمایت مردم این کشور از فلسطین، دلیل دیگری بر اهمیت آن است. سودان نه تنها پذیرای مقاومت بود که در این زمینه به عنوان پلی در قاره آفریقا نیز عمل کرد؛ مسائلی که باعث شد مورد توجه، دقت و خصومت طرف غربی و رژیم صهیونیستی قرار بگیرد.

زارعی اضافه کرد: طی دهه‌های گذشته، آنها گروه‌های شورشی را در سودان پایه‌ریزی و حمایت کردند. اسرائیلی‌ها و غربی‌ها با نفوذ در منطقه جنوب سودان با مرکزیت «جوبا» اولین ضربه را از طریق تجزیه بر پیکر سودان وارد کردند. آنها دارفور را نیز هدف‌گذاری کرده‌اند؛ منطقه‌ای که مجموعه‌ای دربرگیرنده پنج ایالت یا همان استان است.

این کارشناس مسائل منطقه به جبهه‌بندی‌های کنونی پرداخت و گفت: سعودی‌ها و مصری‌ها از البرهان به عنوان فرمانده ارتش حمایت می‌کنند. رژیم صهیونیستی و امارت به سمت حمایت از پشتیبانی سریع و حمیدتی کشیده‌ شده‌اند.

زارعی در ارتباط با مواضع آشکار و نهان آمریکا و طرف غربی، اظهار کرد: آمریکایی‌ها و غربی‌ها وانمود می‌کنند که قصد دخالت در امور سودان را ندارند در حالی که دولت رسمی این کشور مشخص است. آنها باید از دولت رسمی این کشور حمایت کنند و تاکید آنها بر بی‌طرفی، پیامی با محتوای مشروعیت‌بخشی و وجاهت به شورشی‌ها را مخابره می‌کند.

سناریوی خطرناک غرب و اسرائیل در سودان و منطقه

زارعی با اشاره به گزارش اخیر «بی‌بی‌سی» که سناریوی «فرسایش» را محتمل‌ترین سناریو برای بحران سودان ارزیابی کرده‌است، هدف از طرح چنین سناریوهایی را تداوم و تشدید تنش برای مداخله‌گری و در نهایت کوچک کردن کشورها دانست.

اتفاقی که امروز در سودان در حال وقوع است دقیقاً منطبق بر نقشه‌های شناخته شده غرب و رژیم صهیونیستی برای کشورهای اسلامی است که «کوچک‌سازی» و «تجزیه» کشورهای اسلامی را در دستور کار خود قرار داده‌اند؛ سیاستی که از میانه قرن ۱۹ کلید خورد و کشورهای اسلامی تحت قیمومت قرار گرفتند.

سناریوی محتمل؛ پیروزی ارتش ایدئولوژیک البرهان

رئیس موسسه مطالعات راهبردی اندیشه‌ساز نور، سناریوی غربی‌ها مبنی بر فرسایش نبرد را رد کرد و با مقایسه عملکرد ۶ ارتش در کشورهای مختلف اظهار کرد: ارتش لیبی ایدئولوژیک نبود و فروپاشید؛ ارتش «علی عبدالله صالح» در یمن نیز بخاطر همین خلا فروپاشید. علت فروپاشی ارتش صدام هم حزبی – نه ایدئولوژیک- بودن آن به شمار می‌رفت.

زارعی در مقابل سه ارتش فوق، به سه ارتش دیگر که ایدئولوژیک بودند و سقوط نکردند، اشاره کرد و گفت: ارتش مصر قبل از فراگیر شدن بحران، آن را مهار کرد؛ ارتش سوریه اگرچه در ابتدا نتوانست آن را مهار کند اما در بطن و متن بحران بر آن فائق آمد؛ ارتش سودان اما حتی از ارتش‌های سوریه، مصر و یمن ایدئولوژیک‌تر است که همین رمز قوام و پیروزی آن است.

این کاشناس مسایل منطقه با بیان اینکه احتمالاً با بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی، بحران سودان وارد فاز فرسایشی نخواهد شد، پیشنهاداتی را نیز ارائه داد و گفت: سودانی‌ها تا دیر نشده‌، طرحی برای برون‌رفت از بحران بیابند چرا که تداوم باعث تشدید بحران خواهد شد که برایند آن تشدید تنش و مداخلات خارجی است. در نهایت احتمال تجزیه وجود دارد که برای مردم این کشور بسیار خطرناک خواهد بود. بنابراین سودان ممکن است که به سرنوشت لیبی دچار شود و اینک نیز با گذشت حدود ۱۲ سال هنوز چشم‌انداز روشنی برای حل مسائل لیبی به چشم نمی‌خورد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*