هرگونه عادیسازی منجر به افزایش درگیریها در منطقه می شود
با مروری بر وضعیت غرب آسیا در ۱۰۰ سال گذشته میبینیم که به نوعی محور همه حوادثی که در این مدت رخ داده است، ارتباط مستقیم یا غیر مستقیمی با موضوع فلسطین دارد. اگر کشورهای منطقه همچون عراق و افغانستان زخم اشغال را تحمل کردهاند به این دلیل بوده که این امر از سوی امریکا، اقدامی برای تثبیت اسرائیل به شمار میآمد
در همین باره سعدالله زارعی، کارشناس ارشد مسائل منطقه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشته است: اگر در منطقه ما به رغم ثروت زيادش، فقر حاکم است به اين دليل بوده که بنا به تفکر امريکاييها، منابع ثروت هيچ کشوري نبايد از اسرائيل بيشتر باشد و به همين دليل است که عليه کشورهاي منطقه تحريمهاي بيشماري اعمال ميشود. اگر تبعيض، ديکتاتوري و کودتا است و اتفاقات و جنگهاي ويرانگري در اين کشورها صورت ميگيرد، ناشي از طراحي صهيونيستها است. پس بديهي است که اگر اين چنين نقطه شومي از منطقه حذف شود، مشکلات هم حل خواهد شد. حال به هر ميزاني هم که بخواهند پيشنهاد دو دولتي را مطرح کنند، راه چاره اين نخواهد بود.
راهحل هماني است که رهبر انقلاب در سخنراني ديروز خود در جمع معلمان به آن اشاره کردهاند؛«فلسطين بايد به مردم آن بازگردد و پس از تشکيل نظام فلسطيني، خودشان تصميم بگيرند که با صهيونيستها چه کنند.» موضوع دو دولتي بحث جديدي نيست که مطرح ميشود. اين پيشنهاد براي اولين بار ۱۰۷ سال قبل يعني در سال ۱۹۱۷ در بيانيه بالفور مطرح شد و اگر راهحل امکانپذيري بود بايد اتفاق ميافتاد. اين موضوع در نتيجه قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومي سازمان ملل هم که در سال ۱۹۴۸ صادر شد به جايي نرسيد و قطعنامه اسلو نيز بر مبناي همين امر شکل گرفت که راه به جايي نبرد. از همين رو ميتوان گفت که راهکار دو دولتي موضوع موهومي است که نه فقط به مصلحت منطقه نيست بلکه امکان اجرايي شدن را هم ندارد. هرچند اسرائيل هم با آن موفق نبوده و به دنبال چيزي فراتر از سرزمينهاي فعلي خود است.
دومين نکتهاي که رهبري انقلاب به آن اشاره داشتهاند، عادي شدن روابط رژيم صهيونيستي با کشورهاي عربي اطراف است. ايشان بخوبي عنوان کردهاند که با اين کار نه تنها مشکل حل نميشود بلکه مشکل متوجه دولتهايي خواهد شد که با چشم بستن بر جنايات رژيم اشغالگر با آن دست دوستي دادهاند. سابقه تاريخي نيز همين امر را نشان ميدهد. مصر و اسرائيل ۴۵ سال قبل روابط خود با يکديگر را عاديسازي کردهاند، اردن و اسرائيل ۴۰ سال قبل دست دوستي به سوي هم دراز کردند و دولتهايي نظير مراکش هم از در رفاقت با صهيونيستها وارد شد. آيا اين عادي سازيها به نفع منطقه به کار آمد؟ آيا توانسته کمک اساسي به خود رژيم اسرائيل هم کند؟ پاسخ منفي است. اين تصميمات نه تنها موفقيتآميز نبوده بلکه سبب بروز درگيريهاي بيشتر و حتي ايجاد بحران هم در داخل اسرائيل و هم در ميان حاميان آن شده است.