پاسخ دشمن، بیانیه و خویشتنداری نیست
ما از خویشتنداری در برابر اقدام غیرحقوقی و غیردیپلماتیک اروپا علیه دو دیپلمات خود خیری ندیدیم تا از خویشتنداری در برابر اقدام علیه مهمترین نهاد انقلابی خود خیری متصور باشیم.
سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: یک جریان سیاسی در ایران تلاش میکرد و نیز تلاش میکند درخصوص مواجهه غرب با انقلاب اسلامی، کشورهای مطرح غربی را به دو دسته تقسیم کند؛ «آمریکا» که راه خصومت را برگزیده و «اروپا» که اگرچه با ایران اختلاف دارد ولی میتوان با آن به توافق و «منافع مشترک» رسید و حتی میتوان از آن در مقابل آمریکا و برای تخفیف و بیاثرسازی خصومتهای آن استفاده کرد.
اقدام اخیر اتحادیه اروپا علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – که نهاد رسمی و قانونی جمهوری اسلامی میباشد – این نگاه و تقسیمبندی غرب را باطل کرد.
البته در همین روزها هنوز بعضی محافل سیاسی و رسانهای داخلی باز هم ایران را متهم کردند که با بیدرایتی اروپا را به نقطهای رسانده که علیه نهاد نظامیاش موضع بگیرد.
خداوند متعال، حضرت امام خمینی را غرق رحمت خویش فرماید که در ماجرای واکنش کشورهای اروپایی به فتوا علیه سلمان رشدی مرتد این نوع نگاه و تقسیمبندی را «سادهاندیشی» خوانده و در پیام معروف به «منشور روحانیت» فرمودند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نمائیم و ما خامی کردهایم… و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند، این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآئیم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم». (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۹۱)
درخصوص اقدام چند روز پیش پارلمان اروپا علیه سپاه عزیز ایران، نکاتی وجود دارد:
۱- کشورهای اروپایی بهطور خیلی آشکار، اقدام خود علیه سپاه را به بحث شکست اغتشاشات در ایران مرتبط کردند و در متن مصوبه خود هم آوردند. در واقع اروپا در این اقدام فاش ساخت که از روند ضدامنیتی و درگیری داخلی در ایران حمایت میکند و از شکست این توطئه چند لایه عصبانی است و به این سبب، مهمترین سازمان نظامی – امنیتی ایران را تروریست میخواند.
این در نوع خود یک اقدام بیسابقه است؛ چرا که اروپا در عین اینکه مدعی است جمهوری اسلامی را به عنوان یک حکومت مستقل به رسمیت میشناسد، نهاد نظامی آن – که مهمترین رکن بقاء و ثبات یک کشور بهحساب میآید -را نفی میکند.
در مناسبات جهانی بالاخره یا حکومتی را به رسمیت میشناسند و یا نمیشناسند و تاکنون ارتش یک کشوری که او را به رسمیت شناختهاند، مردود شمرده نشده است. اقدام اروپا از یک سو ریاکاری دولتهای آن را ثابت میکند و از سوی دیگر واقعیت درونی آن که به رسمیت نشناختن جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور مستقل است را آشکار میکند.
البته اروپا پیش از این هم با رد مصونیت سیاسی و قضایی دو دیپلمات ایرانی – آقایان حمید نوری و اسدالله اسدی – در مواجهه با جمهوری اسلامی دست خود را رو کرده بود ولی بعضی در عین اینکه این دو اقدام را دو رویداد غیرقابل توجیه دانستند، مدعی بودند نباید از آن نتیجه کلی گرفت.
اقدام سیاسی اروپا علیه سپاه در واقع راه اینگونه مسامحهها را هم مسدود کرد. شاید به همین دلیل، روز جمعه سخنگوی وزارت خارجه آلمان اعلام کرد «موضع ما این است که تروریستی اعلام کردن سپاه از لحاظ سیاسی با عقل جور درنمیآید و این کار علاوهبر موانع سیاسی، با موانع حقوقی هم روبهرو است».
با آنچه روی داده است ما باید نتیجه بگیریم آن دسته از کشورهایی که پای ورقه ظالمانه تروریستی خواندن سپاه را امضا کردهاند، در واقع جمهوری اسلامی را به رسمیت نمیشناسند و تا زمانی که در عمل و بهطور کامل ایران را بهعنوان کشور مستقل به رسمیت نشناسند و نپذیرند که نباید در امور داخلی آن دخالت کنند، نمیتوان با آنها وارد مراودات دیگر شد.
از اینرو جا دارد از همین امروز مراودات سیاسی، اقتصادی و… ایران با این کشورها به حالت تعلیق درآید و دفاتر نمایندگی طرفین در پایتختها تعطیل گردند. ممکن است هنوز بعضی این را اقدامی تند ارزیابی کنند.
حضرت امام در ماجرای سلمان رشدی و پس از آنکه اروپاییها در اعتراض به فتوا، سفرای خود را از تهران فراخواندند، فرمودند: «ضرورتی نیست که در چنین شرایطی ما به دنبال ایجاد روابط و مناسبات گسترده باشیم، چرا که دشمنان ممکن است تصور کنند ما به وجود آنان چنان وابسته و علاقهمند شدهایم که از کنار اهانت به معتقدات و مقدسات دینی خود ساکت و آرام میگذریم.» (همان)
۲- پارلمان اروپا در اعلام تروریستی بودن سپاه پاسداران و در واقع تروریستی خواندن جمهوری اسلامی، دچار خطای استراتژیک و حماقت اساسی شده است.
منطق و عقل حکم میکند وقتی با کشوری مشکل دارید آن را به پذیرش قواعد و چارچوب مدنظر خود فرا بخوانی و از دایره عمل او کمنمایی. وقتی شما به طرف مقابل میگویی من صلاحیت و ماهیت تو را قبول ندارم ضمن آنکه به ناتوانی خود اعتراف نمودهای، در واقع به طرف مقابل گفتهای من انتظاری از تو ندارم.
در این شرایط نهادی که خارج از چارچوب گفتوگو و توافق قرار میگیرد، به جای آنکه دچار محدودیت گردد، دست آن در اقدام علیه طرف یا طرفهایی که او را به دروغ متهم کردهاند، بازتر میشود و این در عالم سیاست یک بازی احمقانه است. نه جمهوری اسلامی و نه مهمترین نهاد نظامی – امنیتی آن دست بسته نیستند. اروپاییها در منطقه متعلق به جمهوری اسلامی و بقیه کشورهای منطقه، در قالب جمعی ناتو یا در قالبهای فردی حضور نظامی – امنیتی دارند.
آنان نه در قواعد حقوقی میتوانند حضور خود را در موقعیتهای بحری و بری طبیعی و حضور ایران را غیرطبیعی جلوه دهند و نه در عالم واقع قادر به حفظ بیدردسر پایگاهها و نیروهای نظامی – امنیتی خود و حذف نیروها و موقعیتهای فیزیکی ایران از منطقه هستند و جالب این است که نیروهای نظامی – امنیتی کشورهای مطرح غربی شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در همین سالهای اخیر ضربشستهای پیدرپی از نیروهای نظامی – امنیتی ایران خوردهاند. ایران در این سالها نشان داده که هم اراده و هم قدرت برخورد فیزیکی با نیروها و پایگاههای نظامی – امنیتی غرب را دارد. غرب در مواجهه با ایران میتوانست از روش عقلانی و قابل پذیرش حقوقی استفاده کرده و با گفتوگو به موقعیتهای نظامی و نیروهای مستقر خود در منطقه سر و سامان بدهد.
غرب اینک در منطقه پای در لانه شیر گذاشته و در همان حال به جای نگه داشتن جانب احتیاط که مقتضای چنین موقعیتی است، به تحریک شیر علیه خود پرداخته است. گویا غرب احمقانه گمان کرده است شیر در برابر تحریک سکوت میکند! پس به طور قطع غرب با رهاکردن جانب حزم و احتیاط، بیعقلی و بلاهت نشان داده و غلبه یک نیرویی که در منطقه ـ
به گواهی به شکست کشاندن برنامه نظامی آمریکا در منطقه و شکست کامل تروریزم تکفیری تحتالحمایه غرب – به عقل، درایت، شجاعت، توان بالای عملیاتی، تجهیزات پیشرفته متناسب و انگیزه قوی شناخته شده و گزارشها آشکار و محرمانه آمریکا و ناتو بارها به آن گواهی داده است، بر کشورهایی که فاقد این صفات هستند، کار سادهای است. قدر مسلم اروپاییها به زودی ناگزیر به تحمل آنچنان هزینههای انسانی و مالی خواهند شد که هزاران بار از مصوبه پارلمان خود ابراز پشیمانی کنند.
۳- اگر به روند تحولات نگاه کنیم میتوانیم بگوییم پس از شکست فاحش برنامه جامع اغتشاشات در ایران، غرب یک سلسله اقدامات سطح دولتی را علیه ایران به اجرا خواهد گذاشت کما اینکه در یکی – دو روز گذشته تحرکات دیگری هم از سوی بعضی از دولتهای غربی از جمله درخصوص کشتیرانی ایران و اخلال جدید در روابط مالی ایران مشاهده شده است.
بنابراین ما باید بدانیم که غربیها انجام اقدامات سریالی علیه ایران مدنظر دارند. ما در این گام باید بهطور عملی و نه در قالب چند بیانیه یا یک مصوبه داخلی، به کشورهای غربی نشان دهیم که در این معرکهگیری جدید هزینههای آنان خیلی بیشتر از هزینههای ایران خواهد بود.
اگر ما در این صحنه به اقدام تجاوزکارانه غربیها فقط پاسخ کلامی دهیم، حتماً با اقدامات بعدی غربیها علیه خود مواجه میشویم. اما اگر آنان در همین قدم متوجه هزینه سنگین شوند، از ورود به مراحل دیگر خودداری میکنند.
این قلم قبلاً در همین ستون نوشت، اگر ما در مقابل بازداشت دیپلماتهای خود در اروپا، اقدام متقابل میکردیم، تعدیات بعدی اروپا علیه ایران شکل نمیگرفت. حالا هم اینجا جای بیانیه دادن نیست، جای اقدام است؛ چرا که آنان وارد اقدام شدهاند. ممکن است بعضی بگویید تند شدن مواضع و اقدامات ایران علیه امضاکنندگان مصوبه پارلمان اروپا، یک تله صهیونیستی – آمریکایی و به قصد انزوای ایران صورت میگیرد و لذا ایران باید با خویشتنداری از افتادن به این دام خودداری کند. واقعیت این است که ما در ابتدای یک سلسله اقدامات ضدایرانی قرار داریم و دعوت ایران به خویشتنداری، شرط تحقق این سلسله اقدامات علیه آن است.
ما از خویشتنداری در برابر اقدام غیرحقوقی و غیردیپلماتیک اروپا علیه دو دیپلمات خود خیری ندیدیم تا از خویشتنداری در برابر اقدام علیه مهمترین نهاد انقلابی خود خیری متصور باشیم.