بررسی روابط تهران – مسکو ؛ مسکو – تلاویو
«چکیده گزارش پژوهشی شبکه ملی نخبگان موسسه اندیشه سازان نور»
- v روابط روسیه و اسرائیل در قرن حاضر، همواره در چارچوب یکی از چند وجهیترین و پیچیدهترین مناسبات تحلیل شده است. یکی از مهمترین دلایل این پیچیدگی و درهم تنیدگی روابط بین روسیه و اسرائیل، اتحاد تهران با مسکو و حمایتهای سیاسی کرملین از محور مقاومت است. چند عامل اثرگذار و مهم وجود دارند که میتوانند روند کاهش مناسبات و افزایش اختلافات را تسریع کنند. اولین عامل، تداوم دو جنگ است؛ تا زمانی که منافع اسرائیل در میدان نظامی غزه و کییف تهدید شود، روابط سیاسی با مسکو بهبود پیدا نخواهد کرد. به ویژه جنگ غزه که هر آن احتمال دارد با تحریکها و ترورهای اسرائیل، ایران به جنگ وارد شود و تلآویو در میانه یک جنگ منطقهای قرار گیرد. آن زمان مسکو به ناچار تصمیم خواهد گرفت و ترجیحاً در کنار محور مقاومت و در نقطه مقابل آمریکا خواهد ایستاد. عامل دوم که به سیاست داخلی اسرائیل مربوط میشود، جنگ قدرت در تلآویو، کاتالیزور تنش در روابطشان با مسکو است و هر چه نتانیاهو بیشتر در قدرت بماند، امکان اصلاح این روابط و بازگشت مناسبات به شرایط ماقبل ۲۰۲۲ کمتر خواهد بود. عامل سوم، تحولات سیاسی آمریکا و جوّ انتخاباتی آن است که نتانیاهو، سوء استفاده کردن از آن را آغاز کرده است. او با بازگشت به سیاست ترور، تداوم اشغال غزه، بمباران فلسطینیها و سعی در گشودن جبهههای درگیری شمال با محور مقاومت، میخواهد مقامات آمریکایی را وادار به حمایت از تلآویو کند. به دلیل ترس نتانیاهو از سر کار آمدن دولت کامالا هریس، نامزد دموکراتها و مخالف جنگ غزه است. نتیجه این روند، انتخابهای سخت برای آمریکا و راهبازگشتِ تلآویو برای صفآرایی در مقابل منابع روسیه است.
- v موازنه شکننده کنونی در روابط رژیم صهیونیستی و روسیه، پایدارتر از آن است که ممکن است تصور شود. علل زیر دلیل این پایداری است: تا زمانی که طرفین خط قرمز میان خود را زیر پا ننهادهاند این روابط به رغم پرخاشهای لفظی حفظ خواهد شد. روسیه به طولانیتر شدن جنگ محور مقاومت با رژیم صهیونیستی علاقهمند است و آن را مانعی بر تمرکز آمریکا و اروپا بر موضوع اوکراین میداند. روسیه و رژیم صهیونیستی ممکن است در این میان بده بستانهای اطلاعاتی و پنهانی میان خود در مورد موضوعات مختلف داشته باشند. نه روسیه به یک حامی جدید برای اوکراین نیاز دارد و نه رژیم صهیونیستی به یک دشمن جدید با قدرت روسیه نیازمند است. روسیه از اینکه لابی یهودی در آمریکا دشمنش شود ترس دارد. پیشنهاداتی برای جمهوری اسلامی ایران: ۱- جمهوری اسلامی ایران برای عبور امن از موعد انقضای مکانیسم ماشه و نیز مسائل دیگر مربوط به مقاومت و پرونده هستهای خود در شورای امنیت به روابط مستحکم با روسیه نیاز دارد. به همین سبب گریز و گزیری از اینکه به مسائل منطقه تا حدی از زاویه دید روسیه بنگرد ندارد. ۲- ایران نباید سودای برخورد روسیه و رژیم صهیونیستی به صورت تمام عیار را داشته باشد و نه اینکه گمان کند اصطکاک کنونی ممکن است تعمیق یابد. به عبارت دیگر تصمیمات ایران در زمینه منطقه و جهان نباید موکول به این مسائل باشد.۳- در صورتی که رژیم صهیونیستی کوچکترین تحرکی در زمینه ارسال سلاح به اوکراین نشان داد جا دارد ایران از روسیه دریافت تسلیحاتی که پول آن پرداخته شده (به خصوص هواپیماهای سوخو-۳۵) را مطالبه کند. البته مطالبه ایران در صورتی که جنگ اوکراین توقف پیدا کند قابلیت اجرایی بیشتر و سریعتری خواهد داشت.۴- ادامه سیاست خاورمیانهای کنونی روسیه (پیوند پنهانی با مقاومت و حمایت سیاسی از آن در عین تظاهر به بیطرفی) فواید بسیار بیشتری برای جمهوری اسلامی ایران دارد تا آنکه این انتظار وجود داشته باشد روسیه یک طرفه به نفع مقاومت فعالیت کند.۵- ایران باید به درخواستهای روسیه در مورد ارسال موشکهای بالستیک و موشکهای کروز تهاجم زمینی به این کشور برای استفاده در جنگ علیه اوکراین پاسخ منفی دهد. همین طور ارسال وسیع مهمات (مانند کاری که کره شمالی انجام داده و میلیونها گلوله توپ قدیمی خود را به روسیه فروخته) به صلاح ایران نیست زیرا موجب تشدید فشار بر ایران و خوشنودی رژیم صهیونیستی خواهد شد.۶- ایران باید کوشش کند تا جای ممکن به غرب نشان دهد که برخورد مقاومت با رژیم صهیونیستی ارتباطی به برخورد روسیه با غرب ندارد و به طور کامل از آن جدا است.
- v حضور تعداد زیادی یهودی روس تبار در اسرائیل که از مسکو وارد سرزمینهای اشغالی شدند، تاثیر زیادی بر بهبود روابط دو جانبه میان روسیه و رژیم صهیونیستی داشته است. مهمترین عوامل در تصعید تنش ها میان تل آویو و مسکو میباشند که عبارتند از: ۱-ارسال کمک های هسته ای تل آویو به اوکراین ۲- تداوم حمله برق آسای اوکراین به منطقه کورسک روسیه و سایر مناطق مرزی در داخل روسیه۳- ارسال گسترده تجهیزات نظامی به اوکراین از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا و رژیم صهیونسیتی ۴- تداوم حمایت مالی رژیم اسرائیل از کی یف. به نظر می رسد در صورت تشدید این موارد، روسیه بیش از پیش احساس انزوا و شکست داشته باشد و برای تلافی شکست خود به ایران و چین نزدیکتر شده و از رژیم صهیونسیتی و ایالات متحده فاصله معناداری خواهد گرفت. هر چند فاصلهای که درحال حاضر بین مسکو و تلاویو ایجاد شده، می تواند به صورت تاکتیکی و مقطعی باشد و به دلیل اشتراکات زیرساختی و حضور دیاسپورا (مهاجران) روسیه درسرزمینهای اشغالی که قدرتمند و با جمعیت بسیار بالا هستند، فاصله گرفتن به صورت استراتژیک نخواهد بود و روسیه در پی ترمیم خود گامهای جدی اعمال خواهد کرد.
- v روابط خارجی روسیه در سالهای پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی تابع وضعیت سیاسی داخلی و تحولات جهانی قدرت و ملاحظات ژئوپلتیکی است. روسیه نیز با توجه به درگیر بودن در تحولات منطقه ژئوپلتیکی خود، فرصتها و تهدیدات چندی را در بحران غزه فراروی خود دارد:۱- اگرچه استمرار وضعیت موجود در غزه به کاهش تمرکز اروپا و امریکا از اوکراین و ایجاد فرصت بیشتری برای تحقق اهداف روسیه در آن منطقه کمک نماید، لکن در درازمدت منافع مسکو در منطقه خاورمیانه و حتی منطقه ژئوپلتیکی آن را تحتالشعاع جدی خود قرارمیدهد.۲- حذف و دوری از عناصر و بازیگران بیثبات کننده خاورمیانه میتواند به تامین و تضمین منافع میان مدت و درازمدت مسکو کمک شایانی نماید دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و روابط خارجی مقاومت باید به برجستهسازی میزان توان مقاومت(به عنوان بزرگترین عنصر تامین ثبات در منطقه) برای مسکو بپردازند.۳- بازیگران مخالف مقاومت در منطقه مؤتلف راهبردی ایالات متحده میباشند. از اینرو تامین منافع میان مدت و درازمدت مسکو، تقرب بیشتر به این محور را مجاز نمیدارد.
- v برای اسرائیل تعمیق و گسترش روابط با روسیه از بُعد امنیّتی اهمیتی انکارناپذیر داشته است. چالش بزرگ برای اسرائیل، همکاری راهبردی ایران و روسیه بود. در نگاهی کلی به نظر میآید روسیه عمیقا درگیر نزاع اوکراین است و صرف نظر از پیامدهای سیاسی و اقتصادی احتمالی از پرونده فلسطین حمایت میکند. اما این همه ماجرا نیست. اکنون جنگ در غزه برگه مهمی در دست کرملین است تا با مقایسه آن با اوکراین، غرب را به استانداردهای دوگانه متهم کند. بحران در خاورمیانه به روسیه امکان میدهد که خود را صاحب «حق» حمله به دشمنان جلوه دهد. در همین راستا، بعید نیست که گزارشها درباره نقش دستگاه امنیت روسیه در راهاندازی تظاهرات اعتراضی بهخصوص در اروپا علیه حمله اسرائیل به غزه درست باشد. با وجود این، همراهی روسیه با انتقادات علیه اسرائیل میتواند علت دیگری نیز داشته باشد و آن رابطه خاص روسیه با ایران و ترکیه و از آنها مهمتر، چین، است که به روسیه در دور زدن تحریمهای غربی کمک میکنند. دستگاه دیپلماسی اسرائیل در برابر این انتقادات جانب احتیاط را نگه داشته است، هم برای اینکه نمیخواهد آسیب جدی به روابط خود با روسیه بزند و هم از این مهمتر، همواره گوشه چشمی به یک عنصر مهم فشار بر روسیه دارد که آن هم محیط بازرگانانی است که در کنفرانس مشترک یهودیـروسی حضور دارند و به شخص رئیس جمهور روسیه نزدیکاند. با وجود اظهار نظرهای آتشین، به احتمال قوی سیاست اسرائیل همچنان عملگرایانه و به دور از تأثیر بحران روسیه و اوکراین بماند. علیرغم همه مسائل جاری که روسیه و اسرائیل مواضع مشترکی درباره آنها ندارند، همچنان منافع مشترکی که موجب حفظ روابط روسیه و اسرائیل میشوند به قوت خود باقی هستند. در این میان عامل ایران از مهمترین عوامل است؛ اسرائیل با حفظ تماسهای خود با روسیه میکوشد منافع خود را در کشاکش منافع طرفهای متنازع در منطقهای بی ثبات حفظ کند.
- v سیاست استالین در قبال تقسیم فلسطین به دو دولت، سیاست تشدید جنگ میان اعراب و اسرائیل بود و استالین برای هر دو طرف متخادر قالب زمان نقش حامی را ایفا میکرد. موارد ایجابی در مقابل وجوه سالبه در رابطه می تواند قابل موازنه باشد موارد ایجابی همچون حوزه های فن آوری هسته ای، فضانوردی، تولید موشک بالستیک، انفورماتیک و واکسن و صد البته تامین مالی روابط نزدیکی میان دو کنشگر وجود دارد. از موارد دیگر رعایت نکردن تحریم های اعمالی و اعلامی روسیه از جانب اسرائیل می باشد. لذا تحریم های موضوعه نیز نمی تواند عاملی برای مناقشه میان اسرائیل و روسیه در حال حاضر باشد. عدم فروش سلاح به گرجستان و اوکراین از جانب اسرائیل در مقابل عدم تحویل سلاح پیشرفته و خطر ساز برای امنیت اسرائیل به ایران از جانب روسیه حاصل یک توافق ضمنی میان این دو کنشگر نیز می باشد. و موارد سلبی همچون محکوم کردن اشغال و الحاق کریمه توسط اسرائیل، حضور روسیه در کنار نیروهای سوری در قالب پایگاه های نظامی در خاک سوریه و حضور نیروهای زمینی و پدافند روسیه در بلندی های جولان از این دست موارد سلبی می باشند. در روابط پیچیدهی روسیه و اسرائیل وجود دارد که هر کدام می تواند دستمایهی همکاری و یا مناقشه در ساخت ارتباط گردد. به طور مثال همکاری میان روسیه و اسرائیل در جنگ داخلی لیبی، سکوت روسیه در مقابل مقابل اجرا و گسترش پیمان آبراهام، به رسمیت نشناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل از جانب روسیه و در عین حال برقراری روابط سیاسی با حماس و دیگر گروه های فلسطینی مسلمان. شایان ذکر است از تاریخ آغاز جنگ غزه ، هفتم اکتبر سال ۲۰۲۳ تا به امروز، روسیه از سیاست ها و حمایت های غلط ایالات متحده در قبال بحران غزه انتقاد کرده، لیکن درگیری اوکراین بی شک این اجازه را به روسیه نخواهد داد که موضع خصمانهتری نسبت به اسرائیل اتخاذ کند، لذا در صورت بروز هر گونه آتش بس و یا امضای توافق نامه ای میان روسیه و اوکراین این امکان وجود دارد که روسیه در رفتار خود نسبت به نسل کشی غزه تجدید نظر نماید و از سویی دیگر با سیاست جدید و کلان روسیه در قبال سوریه و حمایت های مداوم از دولت بشار اسد و تقویت اعضای کنفرانس آستانه از جمله ایران و ترکیه و برقراری روابط و عادی سازی با ترکیه، این امکان وجود دارد که کارشکنی هایی از جانب اسرائیل در سوریه برای عدم دستیابی به یک صلح پایدار صورت گیرد که می تواند در صورت بندی نوین روابط روسیه و اسرائیل نقش مهمی ایفا کند.
- v روسيه و رژیم صهيونيستي به رغم برخي اختلاف نظرها، منافع خود را در همکاری با یکدیگر و در چارچوب نيازهای متقابل و الزامات سياست واقعي پيگیری ميکنند. تلاش مسکو و تل آویو برای یافتن زبان مشترک در موقعيتهای پيچيده، دو کشور را وارد عرصه های جدیدی از همکاری کرده است به طوری که دیدارهای مکرر مقامات ارشد دو کشور در سطوح مختلف، عقد قراردادهای اقتصادی کلان و همکاری نزدیک روسيه با رژیم صهيونيستي در بحرانهای اخير غرب آسيا و مثال های مشابه را مي توان دليلي بر همکاری راهبردی دو دولت قلمداد کرد. با توجه به حضور جمعيت عمده روس زبان در فلسطين اشغالي، دو کشور در زمينه های فرهنگي ـ اجتماعي، همگرایي نسبي دارند. در حوزه اقتصادی نيز ساختار اقتصادی دو کشور مکمل و مشوق یکدیگر است. روابط رو به گسترش روسيه و رژیم صهيونيستي در حالي است که همکاری طبيعي ميان ایران و روسيه عليه نظم هژمون جهاني همچنان برقرار است. روسيه برای منافع گوناگون خود تلاش ميکند؛ توأمان سطح روابط با ایران و رژیم صهيونيستي را حفظ ميکند. سياست خارجي روسيه در غرب آسيا نيز بر اساس عقلانیت راهبردی و تمایل به گفت وگو و همکاری با همه دولتها و ملتها و بهره بردن از اختلافات ميان آنها است. گرچه ایران در سياستهای منطقه ای و مقابله با سياست امریکا و غرب، متحد طبيعي روسيه است و به این دليل روسيه نميتواند ایران را نادیده بگيرد، آنجا که روسيه بتواند امتيازاتي را در دیگر حوزه های اختلافی با واشنگتن به دست آورد به سمت امریکا و رژیم صهيونيستي گرایش ميیابد؛ هم چنانکه در حوزه سياست واقعي این مهم به وقوع پيوسته و روسيه با حفظ رابطه خود با ایران، روابط با رژیم صهيونيستي را تعميق بخشيده است به گونهای که چشم اندازی از روابط راهبردی ميان این دو به چشم مي خورد. در مجموع آنچه متعين گرایش های سياسي روسيه در منطقه و در روابط او با جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهيونيستي است، ضرورتهای سياسي و الزامات سياست واقعي است؛ از همين رو جمهوری اسلامی ایران ضمن تداوم همکاری با روسيه در زمينههای سياسي، امنيتي، اقتصادی باید ظرفيتها و توان خود را به منظور رویارویي با چرخشهای نابهنگام روسيه در عرصه سياست خارجي ارتقا بخشد. برای تحقق این مهم، جمهوری اسلامی ایران ضمن اینکه باید نقش متحد بي بدیل و بدون جایگزین را برای روسيه ایفا، و از قدرت راهبردی آن به سود خود بهره برداری کند، نباید از تصميمات نابهنگام و خود محور روسيه غافل شود.