یمن در نهمین سال جنگ
رزمایش روز پنجشنبه گذشته میدان «السبعین» صنعا بسیار غیرمنتظره و تحسینبرانگیز بود. یمن اینک در نیمه نهمین سال تجاوز گسترده عربستان سعودی، امارات و… است. جنگی که شباهت زیادی به جنگ ائتلاف عربی، غربی به تابلوداری صدام حسین علیه ملت ایران دارد.
سعدالله زارعی کارشناس ارشد مسائل منطقه در یادداشتی نوشت:
سیام شهریور در یمن سالگرد انقلاب علیه عبدربه منصور هادی شناخته شده است. براین اساس یمن در سالگرد این روز، توانایی روزافزون خود را به نمایش گذاشت. در این رزمایش سه نیروی زمینی، دریایی، هوایی و یگان ویژه موشکی و پهپادی یمن، صنعت پیشرو و دستاوردهای خود را به نمایش گذاشتند. قایقهای جنگی عاصف ۱، عاصف ۲ و عاصف ۳ و موشک زمین به دریای صیاد که با سوخت جامد کار میکند و از نوع موشکهای کروز است که قابل رهگیری نیست؛ مینهای دریایی ثاقب، کرار و مجاهد؛ سه نوع رادار، B16، شفق و افق که میتوانند اهداف را در ۹۰ کیلومتری و در ۳۵ هزارپایی شناسایی کنند؛ موشکهای زمین به هوای برق ۱، برق ۲، فاطر ۱، وعید و صقل که میتوانند هواپیماهای جنگی را مورد هدف قرار دهند و نیز به مقابله با پهپادهای جاسوسی در برد ۱۵۰ کیلومتری و با قدرت انفجار بالا بپردازند. در این مانور عظیم پهپادهای خاطف ۲ و قاصف ۲ و موشک حاطم که به موشک خیبرشکن ایرانی شبیه است، رونمایی شد و در عین حال نیروی هوایی یمن که در سالهای آغازین جنگ عملاً مضمحل شده بود، بازآرایی خود را با جنگندههای F5 و بالگردهای MI-17 به نمایش گذاشت.
این سطح پیشرفت نظامی برای اعضای ائتلاف متجاوز قابل تصور نبود. از اینرو رسانههای آنان بدون هیچ سندی ادعا کردند اینها موشکهای ایرانیاند که تغییر نام داده شدهاند؛ اما چه کسی میتواند باور کند این حجم عظیم تسلیحات سنگین که روز پنجشنبه در میدان «السبعین» صنعا به نمایش درآمد، از ایران به کشوری که در محاصره مطلق زمینی، هوایی و دریایی ائتلاف متجاوز بود، سرازیر شده است.
این اگر واقعیت داشته باشد، اعتراف بزرگ به ناتوانی تکنولوژیکی، اطلاعاتی و بازرسی ائتلاف متجاوز غربی ـ عربی علیه یمن میباشد. اما واقعیت این است که ایران جدای از الهامات و ارشادات، در این مدت نتوانسته کمک تسلیحاتی عمدهای به یمن بکند و این محصول تلاش خود مظلومین یمنی است.
یمنیها چند روز قبل از این مانور، در ریاض با مقامات سعودی مذاکرهای داشتند که در پاسخ به سفر چند ماه پیش هیأت سعودی به صنعا بود. این مذاکرات ۴ ـ ۵ محور اصلی داشت که به جز یک مورد از آن به نتیجه مشخصی نرسیده است. براین اساس مانور نظامی سنگین انصارالله و دولت نجات ملی یمن یک علامت آشکار از عزم یمن برای تأمین خواستههای انسانی خود است.
یمنیها چه میخواهند؟ توقف جنگ، خارج شدن نیروهای خارجی از این کشور، پرداخت حقوق و دستمزدهایی که طی ۸ سال جنگ به دلیل تسلط سعودی بر نفت مأرب و گاز شبوه و بنادر یمن به تعویق افتاده است، پرداخت غرامت و خسارت جنگ و آزادشدن کامل بنادر و فرودگاههای یمن. این خواستههای انسانی چیزی نیست که سعودی بتواند اجرای آن را موکول به دریافت امتیازاتی از طرف یمنی کند.
محمد العطیفی وزیر دفاع یمن در این مانور گفت: «نیروهای خارجی باید خاک ما را ترک گویند وگرنه با آتش خشم ما روبهرو خواهند شد». این یک خواسته طبیعی است که به قول روزنامه «العربی جدید» در زیر گرمای سوزان یمن بیان شده است. کما اینکه این سخن «مهدی المشاط» رئیس شورای سیاسی دولت یمن که گفت «جزایر، دریاها و تنگه بابالمندب چه بخواهند و چه نخواهند متعلق به یمن است» یک حق طبیعی است که کسی نمیتواند آن را تخطئه کند.
مردم یمن در این ۸ سال و نیم با جنگ ترکیبی مواجه بوده است؛ ترکیبی از جنگ سخت، جنگ اطلاعاتی، جنگ نرم، جنگ روانی، جنگ تبلیغاتی، جنگ اقتصادی و جنگ سایبری. وقتی به طیفی که در مقابل مردم یمن صفآرایی کردند، نگاه میکنیم، از پیروزی مردم پابرهنه و در محاصره در مقابل قارونها و فرعونها میخکوب میشویم و عظمت این پیروزی هم به ابعاد طیفی از جنگهای مختلف علیه این مردم بوده است.
مردم یمن همانطور که در سخنان وزیر دفاع یمن آمد، صلحطلب هستند اما نه صلحی ذلیلانه بلکه صلحی که به معنای واقعی، امنیت و آرامش را برای یمن و دیگران فراهم کند. یمن نمیخواهد امنیت سرزمین همسایه شمالیاش را مخدوش نماید و یا به تأسیسات آن لطمه وارد کند اما وقتی اراده تخریب و ضربه زدن در طرف سعودی علیه یمن وجود دارد، این ملت نمیتواند به عباراتی صلحنما دل خوش کند و در واقع برای ادامه تجاوز دشمن مجوز صادر نماید.
مذاکرات روزهای یکشنیه، دوشنبه و سهشنبه هفته پیش هیأت یمنی در ریاض و مقاومت طرف سعودی در برابر خواستههای به حق یمنیها ـ که برشمرده شد ـ بازگشت یمنیها به پیش از آتشبس را در پی میآورد. آتشبسی که از شهریور ماه گذشته دیگر تمدید نشده و توقف آتش جنبه رسمی ندارد و هر لحظه میتواند تغییر کند. آتشبس اگر به درازا بکشد بیش از خود جنگ، آسیب در پی میآورد؛ چرا که در آتشبس حضور انبوه و هزینه نیروها وجود دارد، بدون آنکه به نتیجه دفاعی قابل قبولی منجر شود. در آتشبس طولانیمدت آنکه بیشتر بر نیروهای غیرسازمان یافته و غیررسمی (بسیج مردمی) تکیه دارد، آسیب بیشتری میبیند. این را طرف یمنی به خوبی میداند و رژه متکی به نوآوریهای دفاعی روز پنجشنبه نشانه آشکاری از این توجه است.
تحولات یمن که از تحرک جدید خبر میدهد، در کنار بعضی رخدادهای منطقهای که این روزها اتفاق افتاده و یا انتظار میرود در هفتههای پیشرو واقع گردد، سمت و سوی تحولات منطقهای را نشان میدهد. این تحولات میتواند صحنههای یمن، قفقاز، فلسطین و بعضی محیطهای دیگر را دربرگیرد.
روند تحولات عرصه بینالملل به خوبی بیانگر آن است که دیگر نمیتوان با شاخصهای دوران جنگ سرد و یا دوران پرنزاع تکقطبی به روندها نگاه کرد. قدرتهای بزرگ که پیش از این اولین واحدهای اثرگذار بر پیدایی و تداوم پدیدهها بودهاند، اینک خود تحت تأثیر شدید پدیدههای محیطی و منطقهای قرار دارند. ائتلافهای گذشته که ماهیتی اجبارگرا و هژمونیک داشت، امروز جای خود را به توافقات مشترک داده است. بنابراین یمنیها میتوانند با استفاده از جهاد نظامی و کنش هوشمندانه سیاسی، شرایط را به نفع خویش برقرار نمایند.