۱) نقش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قلمروسازی تمدن اسلامی

 

 فصلنامه مطالعات راهبردي جهان اسلام، سال بیست و پنجم، شماره ۲، پياپي ۹۸، تابستان ۱۴۰۳؛ صفحات ۲۴ ـ ۵

نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده :

* علیرضا ثمودی

* دانشیار روابط بین الملل دانشگاه رازی(fdaneshnia@gmail.com)

چکیده

پیروزی احتمالی دونالد ترامپ در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری آمریکا می‌تواند تأثیرات عمیقی بر روند تحولات منطقه غرب آسیا داشته باشد. با توجه به سیاست‌های خارجی پیشین ترامپ که به شدت در راستای منافع رژیم صهیونیستی و در تقابل با ایران تعریف شده بود، پرسش اصلی این مقاله این است که پیروزی مجدد ترامپ چگونه می‌تواند آینده سیاسی و امنیتی منطقه غرب آسیا را تحت تأثیر قرار دهد؟ این مقاله با تکیه بر این فرضیه که ترامپ به دنبال تقویت روابط با کشورهای عربی و ادامه فشار بر ایران خواهد بود، به بررسی پیامدهای احتمالی این سیاست‌ها بر تحولات کلیدی منطقه مانند مسئله فلسطین، آینده غزه، و عادی‌سازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی می‌پردازد. روش تحقیق این مقاله توصیفی ـ تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و تحلیل گفتمان سیاست‌های ترامپ، سعی در پیش‌بینی تأثیرات احتمالی پیروزی او بر منطقه دارد. یافته‌های اولیه تحقیق نشان می‌دهد که پیروزی مجدد ترامپ می‌تواند به تسریع در روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و تضعیف بیشتر موقعیت فلسطین منجر شود. همچنین، این سیاست‌ها احتمالاً با افزایش تنش‌ها میان ایران و کشورهای غربی و هم‌پیمانان منطقه‌ای آمریکا همراه خواهد بود. آینده غزه نیز در این میان به دلیل حمایت‌های یک‌جانبه آمریکا از رژیم صهیونیستی بیش از پیش در ابهام قرار می‌گیرد. یاقته‌های مقاله نشان می‌دهد که سیاست‌های احتمالی ترامپ در صورت پیروزی مجدد، می‌تواند به بازآرایی مجدد نیروهای منطقه‌ای و افزایش تنش‌ها در حوزه‌های مختلف امنیتی و سیاسی منجر شود، که در نهایت چشم‌انداز صلح و ثبات در منطقه را با چالش‌های جدیدی مواجه خواهد کرد.

واژگان کلیدی

ترامپ، آمریکا، غرب آسیا، ایران، فلسطین، عادی‌سازی

عنوان مقاله [English]

Qana and Karish field and its effect on the positions of Hezbollah in Lebanon

نویسنده  [English]

Ehsan Refai

چکیده [English]

Abstract

With the discovery of gas fields in the Eastern Mediterranean, a new capacity was created for the countries located in this geographical area to take advantage of this strategic resource to meet their strategic energy needs and reduce economic problems and dependence on foreign sources. The Karish and Qana gas fields are among the resources that, due to being in the maritime border dispute between Lebanon and the Zionist regime, the possibility of identifying reserves and extracting from these resources faced serious considerations. Hizbollah’s pressure and threat in determining the conditions of these resources following the Zionist regime’s abuses of the said resources led to an agreement to determine the maritime borders of Lebanon with the Zionist regime, based on which Qana was handed over to Lebanon and Karish to the regime. The question of the current research is, how will the effect of the naval agreement between Lebanon and the Zionist regime regarding the gas fields of Qana and Karish be on the situation of Hezbollah in Lebanon? The hypothesis of the research states: “Hezbollah’s protection of Lebanon’s national interests in the Qana and Karish field of energy, stabilizing the political and national activism of this movement in Lebanon, creates a new arena for increasing the asymmetric deterrence power of Hezbollah in the field of maritime and energy against the Zionist regime. »

واژگان کلیدی[English]

Keywords

Qana, Karish, Hezbollah, deterrence, asymmetric deterrence, Lebanon, Zionist regime

عنوان مقاله [العربية]

حقول الغاز قانا و کاریش وأثرها على مواقف حزب الله فی لبنان

چکیده [العربية]

المخلص

مع اكتشاف حقول الغاز فی شرق البحر الأبیض المتوسط ، تم إنشاء قدره جدیده للدول الواقعه فی هذه المنطقه الجغرافیه للاستفاده من هذا المورد الاستراتیجی لتلبیه احتیاجاتها الاستراتیجیه من الطاقه وتقلیل المشاكل الاقتصادیه والاعتماد على المصادر الأجنبیه. یعد حقلا غاز كاریش وقانا من الموارد التی واجهت إمكانیه تحدید الاحتیاطیات واستخراجها من هذه الموارد‌، بسبب الخلاف الحدودی البحری بین لبنان والنظام الصهیونی‌، ملاحظات جدیه. أدى ضغط حزب الله وتهدیده فی تحدید مكانه هذه الموارد فی أعقاب تجاوزات النظام الصهیونی لهذه الموارد إلى اتفاق لتحدید الحدود البحریه للبنان مع النظام الصهیونی‌، والتی على أساسها سلمت قانا إلى لبنان و کاریش إلی النظام الصهیونی. سؤال البحث الحالی كیف سیكون تأثیر الاتفاق البحری بین لبنان والنظام الصهیونی على حقول الغاز فی قانا وکاریس على أوضاع حزب الله فی لبنان؟ تنص فرضیه البحث على أن «حمایه حزب الله للمصالح الوطنیه للبنان فی مجال الطاقه والعمل‌، مع تثبیت النشاط السیاسی والوطنی لهذه الحركه فی لبنان‌، یخلق ساحه جدیده لزیاده قوه الردع غیر المتكافئه لحزب الله فی المیادین البحریه والطاقه ضد الكیان الصهیونی».

الكلمات المفتاحية

قانا‌، كاریش‌، حزب الله‌، الردع‌، الردع غیر المتكافئ‌، لبنان‌، النظام الصهیونی