حماس و جمهوري اسلامي ايران؛ انتظارات متقابل

فصلنامه مطالعات راهبردي جهان اسلام، سال شانزدهم، شماره ۴، پياپي ۶۴، زمستان ۱۳۹۴؛ صفحات ۱۶۱-۱۸۴

نوع مقاله : گفتگو 

*گفت‌وگوي سعدالله زارعي و احمد زارعان با خالد قدومی

*اين گفت‌وگو در محل مؤسسه مطالعات انديشه‌سازان نور، بين آقايان دکتر سعدالله زارعي مدير مسئول فصلنامه و دکتر احمد زارعان معاون پژوهشي مؤسسه انديشه‌سازان نور با آقاي خالد قدومي نماينده حماس در تهران برگزار شد.  

مقدمه

پس از اشغال فلسطين توسط رژيم صهيونيستي، جريان عمومي مقاومت عليه اين رژيم براي آزادي قدس شريف آغاز شد. بر اين اساس مي‌توان گفت مقاومت عليه رژيم صهيونيستي سه مرحله عمده را پشت سر گذاشته است؛ در مرحله اول، دولت‌هاي عربي داعيه‌دار مبارزه ضد این رژيم بودند و در اين راستا جنگ‌هاي ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ ميان آنان و اسرائيل به وقوع پيوست. با انعقاد قرارداد کمپ‌ديويد و خروج مصر و اردن از مدار مقاومت عليه رژیم صهیونیستی، سوريه به عنوان تنها کشور عربي حامي آرمان فلسطين در جبهه مقاومت باقي ماند. در مرحله دوم، جريان‌ها و گروه‌هاي غيراسلامي، پرچم مبارزه با رژيم اشغالگر قدس را برافراشتند؛ اما فعاليت اين گروه‌ها نيز به تدريج دچار افول شد.

در مرحله سوم که آغاز آن همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران بود گروه‌هاي اسلامي، ميدان‌دار مبارزه عليه صهيونيست‌ها شدند و گروه‌هايي مانند حماس و جهاد اسلامي به عنوان جريان‌هاي اصلي مبارزه ضد رژیم صهیونیستی، آرمان آزادي قدس شريف را پيگيري کردند. در اين دوران، جمهوري اسلامي ايران رهبري جبهه مقاومت ضد این رژيم را برعهده گرفت و از همان ابتدا، در راستاي آرمان آزادي فلسطين و قدس شريف به عنوان اولين قبله مسلمانان حمايت از همه دولت‌ها، گروه‌ها و جريان‌هاي حامي مقاومت را به عنوان راهبرد اصلي و غيرقابل تغيير خود دنبال کرد. حمايت از نظام سوريه به عنوان اصلي‌ترين کشور عربي حامي مقاومت و حمايت از گروه‌هاي مقاومت اسلامي و غيراسلامي در طول سال‌هاي پس از انقلاب در اين راستا صورت گرفته است.

بحران سوريه در شرايطي به‌وجود آمد که محور مقاومت در اوج اقتدار قرار داشت و در جنگ‌هايي که رژیم صهیونیستی عليه آن به راه انداخت، پيروز شده بود. پس از جنگ ۳۳ روزه، سيدحسن نصرالله به محبوب‌ترين چهره جهان عرب تبديل شد و حماس و جهاد اسلامي نيز قدرت خود را در غزه گسترش دادند. بحران سوريه و فضاي غبارآلود ناشي از آن باعث شد برخي گروه‌ها و جريان‌هاي عضو محور مقاومت، دچار خطاي استراتژيک شوند و نتوانند اولويت‌ها و مصالح محور مقاومت را به درستي ارزيابي کنند. جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس) که از ابتداي تأسيس تا آغاز بحران سوريه همواره مستظهر به حمايت اين کشور بود، به تدريج از نظام سوريه فاصله گرفت و حتي برخي از اعضاي شاخص و برجسته آن ضمن حمايت از معارضان، ضد نظام سوريه و حزب‌الله موضع‌گيري کردند و برخي نیز به صفوف معارضين پيوستند. اگرچه چنین اقداماتی از سوي سخنگو و رسانه‌هاي رسمي حماس، اقدامات شخصي و غيرسازماني معرفي ‌شد، اما موجب شد تا دشمنان محور مقاومت از فضاي سرد به وجود آمده بين حماس و ساير اعضاي محور مقاومت سوءاستفاده کنند.

با توجه به جايگاه حماس در جامعه فلسطين و سابقه پرافتخار اين جنبش در مبارزه عليه رژیم صهیونیستی ‌و با توجه به ضرورت ترميم روابط حماس و محور مقاومت، جلسه‌اي با هدف بررسي روابط حماس و جمهوري اسلامي ايران با حضور خالد قدومي، نماينده حماس در تهران و آقاي سعدالله زارعي، مسئول مؤسسه مطالعات راهبردي انديشه‌سازان نور و کارشناس ارشد مسائل غرب آسيا در اسفند ۱۳۹۴ برگزار شد. در ادامه، گزارشي از مهم‌ترین محورهاي مورد بحث در اين جلسه را مي‌خوانيد.