بایدهای سیاست خارجی ایران در دوره کنونی؛
از منظر آیتالله خامنهای
فصلنامه مطالعات راهبردي جهان اسلام، سال بیست و چهارم، شماره ۱، پياپي ۹۳، بهار ۱۴۰۲؛ صفحات ۲۸ـ۵
چکیده
سیاست خارجی هر کشوری برگرفته از عوامل متعددی است. دهها و حتی صدها عامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، تاریخی و تکنیکی در تعیین حدود آن دخالت مجرد یا متقابل دارند. اما این عوامل متعدد زیر چتر یک ایده مرکزی سامان مییابند. راهبرد اصلی در مقولههای مختلف از درون آن ایده مرکزی انتظام مییابد. در جمهوری اسلامی ایران بهواسطه حاکم بودن اسلام و برقراری نظام ولایت فقیه، راهبرد اصلی برگرفته از ایده مرکزی اسلامی از منظر ولی فقیه عصر حاضر است. در این پژوهش سعی میشود با بهرهگیری از روش تحلیل پارادایمی به این سؤال پاسخ دهیم: «در دوره کنونی، بایدهای سیاست خارجی ایران در مقولههای گوناگون از منظر مقام معظم رهبری چگونه است؟» بررسیهای اولیه نشان میدهد که مقام معظم رهبری که مسئول اصلی دولت اسلامی هستند، با بهرهگیری از اصول سیاست خارجی دولت اسلامی بایدهایی را در عرصههای مختلف برای دولت سیزدهم تعیین کردهاند که این بایدها حول محور «اصل مصلحت» میچرخد.
واژگان کلیدی
سیاست خارجی، مقام معظم رهبری، بایدها، راهبرد، پارادایم
عنوان مقاله [English]
The behavioral pattern of the Zionist regime in Syria attacks
نویسنده [English]
Ali Azari
چکیده [English]
Abstract
With the experience of direct confrontation in the 33-day war and the weaknesses it had in the “close combat” with the resistance, in the Syrian crisis, the Zionist regime tried to remove the threat from its peripheral area and internal security environment with successive airstrikes on the positions of the resistance and the Syrian army. holds . The numerous air attacks of the Zionist regime on Syrian territory in the past 9 years were first aimed at driving the resistance away from the borders of the occupied Golan, and then by focusing on the Qaim Bokmal crossing on the Iraq-Syria border, it had the intention of challenging the resistance corridor. The Zionist regime escaped from Musqatim’s confrontation with the resistance by targeting Lebanon’s Hezbollah shipments, which had the ability to target directly in the guerilla war based on the “close combat” doctrine. This regime actually intends to push Syria into an anarchic environment with its air strikes and provide security in the middle of its peripheral and internal environment. The Zionist regime considers the basis of its security to be the creation of an anarchic environment and numerous and successive attacks, and it is extremely afraid of guerrilla warfare based on “close combat” with high standards. The following article, by examining the process of the Zionist regime’s attacks in Syria, aims to show that the pattern of the regime’s attacks in Syria is based on distancing the resistance from its internal and peripheral security environment and is trying to get out of the geopolitical suffocation it is trapped in. In the meantime, the resistance must make the internal and peripheral security environment of the Zionist regime a meaningful priority in the asymmetric operations of jihadi groups and pay attention to the preparation of infrastructure.
واژگان کلیدی[English]
Keywords
Zionist regime, Syria, Iran
عنوان مقاله [العربية]
النمط السلوكی لهجمات الکیان الصهیونی فی سوریا
چکیده [العربية]
المخلص
مع تجربة المواجهة المباشرة فی حرب الـ ۳۳ یومًا وضعفها فی «المعرکة القریبة» مع المقاومة، حاول الکیان الصهیونی إزالة التهدید من محیطه وبیئته الأمنیة الداخلیة فی الأزمة السوریة وقام بغارات جویة على مواقع المقاومة والجیش السوری، وكانت الغارات الجویة العدیدة التی شنها الکیان الصهیونی على الأراضی السوریة فی السنوات التسع الماضیة تهدف فی البدایة إلى إبعاد المقاومة عن حدود الجولان المحتل، ومن ثم التركیز على معبر القائم – بوكمال على الحدود العراقیة – السوریة نیة تحدی ممر المقاومة، فقد أفلت الكیان الصهیونی من مواجهة مباشرة مع المقاومة باستهداف شحنات حزب الله اللبنانی التی كان لها القدرة على الاستهداف المباشر فی حرب العصابات على أساس عقیدة «المعرکة القریبة»، وینوی هذا الکیان فی الواقع دفع سوریا إلى بیئة فوضویة بضرباته الجویة وتوفیر الأمن فی بیئته المحیطی والداخلی، ویعتبر الکیان الصهیونی أن أساس أمنه هو خلق بیئة فوضویة وهجمات عدیدة ومتتالیة، وهو خائف للغایة من حرب العصابات القائمة على «المعرکة القریبة» مع المقاومة، ویتطرق المقال التالی من خلال فحص عملیة هجمات الکیان الصهیونی فی سوریا، إلى إظهار أن نمط هجمات النظام فی سوریا یقوم على إبعاد المقاومة عن بیئتها الأمنیة الداخلیة والمحیطیة ومحاولة الخروج من الوضع الجیوسیاسی و یحاول للخروج من الاختناق المحاصر فیه، وفی غضون ذلك، یجب على المقاومة أن تجعل البیئة الأمنیة الداخلیة والمحیطیة للکیان الصهیونی أولویة ذات مغزى فی العملیات غیر المتكافئة للجماعات الجهادیة والاهتمام بإعداد البنیة التحتیة.
الكلمات المفتاحية
الکیان الصهیونی، وسوریا، وإیران