چکیده
براساس اصل ۱۵۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی، «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.» بر همین مبنا جمهوری اسلامی به عنوان پیشگام مقاومت در منطقه و جهان اسلام، همواره از گروهها و کشورهایی که در راه مبارزه با سلطهطلبی غرب، رژیم صهیونیستی و حمایت از آرمان فلسطین گام برمیدارند، حمایت و پشتیبانی نموده است. در این میان برخی از کجفهمان داخلی و یا معاندان خارجی با انتقاد از سیاست حمایت جمهوری اسلامی از کشورها و سازمانهای عضو مقاومت، آن را برخلاف منافع ملی جمهوری اسلامی میدانند و با بیان اینکه اصل اساسی و راهنما در سیاست خارجی همه کشورها باید منافع ملی باشد، این سیاست جمهوری اسلامی را برخلاف منافع ملی و اصول واقعگرایی عنوان میکنند.
بر همین اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و بهرهمندی از ابزار کتابخانهای، در پی پاسخ به این سؤال است که ْآیا رویکرد جمهوری اسلامی در حمایت از کشورها و سازمانهای عضو مقاومت در منطقه، براساس منافع ملی و در راستای افزایش قدرت ملی میباشد یا خیر؟
مهمترین تئوری که در اصول خود بر منافع ملی و قدرت تأکید دارد، تئوری واقعگرایی است. در این مقاله تلاش میشود با بهرهگیری از این تئوری و منطبق بر مؤلفههای این نظریه، راهبرد حمایت جمهوری اسلامی از مقاومت تبیین و تحلیل شود. بنابراین هدف این مقاله، تبیین و تحلیل راهبرد جمهوری اسلامی در حمایت از مقاومت براساس نظریه واقعگرایی و تأکید بر اصل منافع ملی میباشد. یافتههای مقاله نشان میدهد، راهبرد جمهوری اسلامی در حمایت از مقاومت، سیاستی واقعگرایانه، عقلانی و براساس هزینه فایده و در راستای منافع ملی میباشد. این سیاست در جهان آنارشیک ضمن هم راستا بودن با امنیت ملی کشور، باعث افزایش قدرت جمهوری اسلامی نیز شده است.
واژگان کلیدی
جمهوری اسلامی ایران، راهبرد، مقاومت، نظریه واقعگرایی، منافع ملی، قدرت منطقهای.
عنوان مقاله [English]
Explaining the Strategy of Supporting Resistance
based on Realism Theory
نویسنده [English]
Mostafa Ghasemi
چکیده [English]
Abstract
According to Article 152 of the Constitution of the Islamic Republic, “the foreign policy of the Islamic Republic of Iran, based on the negation of any seeking domination and accepting domination, the preservation of the impartial independence and territorial integrity of the country, the defense of the rights of all Muslims and non-commitment to dominant powers and peaceful relations with non-enemies states”. Based on this, the Islamic Republic, as the pioneer of resistance in the region and the Muslim world, has always supported the groups and countries that are struggling to fight the Western hegemony, the Zionist regime and support for the Palestinian values. Meanwhile, some nonsense domestic critics or foreign enemies by criticize Iran’s policy to support countries and organizations of the resistance; regard it as contrary to the national interests of the Islamic Republic, and arguing that because the basic principle and guideline in foreign policy of all countries should be national interests, so this policy of the Islamic Republic is contrary to national interests and the principles of realism.
Accordingly, the present study uses a descriptive-analytical method and the use of library tools to answer the question of whether the Islamic Republic’s approach to supporting countries and organizations of resistance in the region is based on national interests and in the direction of increasing national power, or No
The most important theory, which emphasizes national interests and power in its principles, is the theory of realism. In this paper, it is attempted to use this theory and in line with the components of this theory to explain and analyze the strategy of Islamic Republic support for resistance. Therefore, the purpose of this article is to explain and analyze the Islamic Republic’s strategy of supporting resistance based on the theory of realism and the emphasis on the principle of national interests. The findings of the paper show that the Islamic Republic’s strategy in support of resistance is a realistic, rational and cost-effective policy in line with national interests. This policy in the Anarchy world, along with being consistent with the national security of the country, has also increased the power of the Islamic Republic.
واژگان کلیدی[English]
Keywords
Islamic Republic of Iran, Strategy, Resistance, Realistic Theory, National Interest, Regional Power
عنوان مقاله [العربية]
شرح استراتیجیة دعم المقاومة علی نظریة الواقعیة
چکیده [العربية]
المخلص
وفقا للمادة ۱۵۲ من الدستور، «تستند السياسة الخارجية لجمهورية إيران الإسلامية إلى نفي أي هيمنة وسيطرة، والحفاظ على الاستقلال النزيه والسلامة الإقليمية للبلد، والدفاع عن حقوق جميع المسلمين، وعدم التزام القوى المهيمنة والعلاقات السلمية مع الدول غير المحارب».
على هذا الأساس، فإن الجمهورية الإسلامية، كرائد للمقاومة في المنطقة والعالم الإسلامي، دعمت دائمًا الجماعات والدول التي تكافح من أجل محاربة الهيمنة الغربية والنظام الصهيوني ودعم القضية الفلسطينية. وفي الوقت نفسه، ينتقد بعض النقاد المحليين أو المثقفين الأجانب ینتقد سياسة إيران في حماية بلدان ومنظمات المقاومة، ويعتبرونها مخالفة للمصالح الوطنية للجمهورية الإسلامية، ويحتجون بأن المبدأ الأساسي والمبادئ التوجيهية في السياسة الخارجية لجميع البلدان يجب أن تكون المصالح الوطنية. لهذا السبب یعتقدون هذه السياسة الجمهورية الإسلامية یکون مخالفة للمصالح الوطنية ومبادئ الواقعية.
وفقًا لذلك، تستخدم هذه الدراسة طريقة وصفية تحليلية واستخدام أدوات المكتبة للإجابة على سؤال حول ما إذا كان نهج الجمهورية الإسلامية لدعم بلدان ومنظمات المقاومة في المنطقة يعتمد على المصالح الوطنية وفي اتجاه زيادة القوة الوطنية، أو لا؟
أهم نظرية، والتي تؤكد على المصالح الوطنية والسلطة في مبادئها، هي نظرية الواقعية. في هذه الورقة، حاول استخدام النظرية وتمشيا مع مكونات هذه النظرية لشرح وتحليل استراتيجية دعم الجمهورية الإسلامية للمقاومة. وبالتالي، فإن الغرض من هذا المقال هو شرح وتحليل استراتيجية الجمهورية الإسلامية لدعم المقاومة على أساس نظرية الواقعية والتأكيد على مبدأ المصالح الوطنية. تظهر نتائج الدراسة أن استراتيجية الجمهورية الإسلامية لدعم المقاومة هي سياسة واقعية وعقلانية وفعالة و تمشيا مع المصالح الوطنية. هذه السياسة في عالم الفوضى، یکون موافقا مع الأمن القومي للبلد و زادت قوة الجمهورية الإسلامية.
الكلمات المفتاحية
جمهورية إيران الإسلامية، الإستراتيجية، المقاومة، النظرية الواقعية، المصلحة الوطنية، القوة الإقليمية.
ـ ابراهیمی، شهروز (۱۳۹۳). سیاست خارجی آرمانگرا یا سیاست خارجی واقعگرا، قابل دسترسی در:
http://aftabnews.ir/fa/news/280138
ـ اخوانکاظمی، م. و ویسی، س. (تابستان ۱۳۹۱). «علویان سوریه؛ از شـکلگـیری تـا قدرتیابی»، فصلنامه شیعهشناسی، سال دهم، ش ۳۸ .
ـ اسدی، علی اکبر (۱۳۸۹). رئالیسم و رویکردهای رقیب به سیاست خارجی، راهبرد، پاییز، شماره ۵۶٫
ـ امام خمینی (۱۳۷۰). مجموعه رهنمودهای امام خمینی، (جلدهای ۳، ۴، ۵ و ۱۱)؛ صحیفه نور، تدوین سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی؛ تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات.
ـ پورباغابری، عباس. خوجوئی راوری، محمدحسن (۱۳۹۴). بررسی امکانسنجی ایجاد همگرایی امنیتی در حوزه ژئوپلیتیک خلیج فارس از منظر رئالیسم ساختاری، سیاست دفاعی، شماره ۹۱٫
ـ حسنخانی، محمد. محمدی سیرت، حسین (۱۳۹۷). نسبت عملی منافع ملی و ایدئولوژی اسلامی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، جامعهشناسی سیاسی جهان اسلام، مقاله ۳، دوره ۶، شماره ۱۲، بهار و تابستان.
ـ دوئرتي، جيمز، فالتزگراف، رابرت (۱۳۷۶)، نظريههاي متعارض در روابط بينالملل، ترجمه: عليرضا طيب و وحيد بزرگي، جلد اول، تهران: نشر قومس.
ـ سریع القلم، محمود (۱۳۷۹). سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: بازبینی نظری و پارادایم ائتلاف (چکیده)، تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام.
ـ سیفزاده، حسین (۱۳۷۸). اصول روابط بینالملل، تهران: نشر دادگستر.
ـ صادقی، سیدشمسالدین. لطفی، کامران (۱۳۹۴). تحلیل مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سوریه، جستارهای سیاسی معاصر، شماره ۱۵، بهار.
ـ فاضلی، میرزا حسین (۱۳۹۲). نقد و بررسی نظریههای رئالیسم و ایدئالیسم درباره امنیت، علوم سیاسی، شماره ۴۴ و ۴۵، پاییز و زمستان.
ـ فیضی، سیروس (۱۳۹۰). منطقه نفوذ؛ راهبرد قدرتهای بزرگ، مطالعات راهبردی جهان اسلام، شماره ۴۵، بهار.
ـ قاسمي، فرهاد (۱۳۷۹). جايگاه گفتمان امنيت در جدالهاي پارادايمي روابط بينالملل: واقعگرايي گفتمان امنيت ملي، تهران: مؤسسه مطالعات سياسي و فرهنگي انديشه ناب.
ـ کرمی، علی (۱۳۸۶). جايگاه تئوري رئاليسم در نظام رقابتي امروز، روزنامه تهران امروز، ۲۵/۲/۸۶٫
ـ کلودزيج، ادوارد (۱۳۹۰) امنيت و روابط بينالملل، ترجمه: نادر پورآخوندي، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردي.
ـ ليتل، ريچارد (۱۳۸۹)، تحول در نظريههاي موازنه قوا، ترجمه غلامعلي چگينيزاده، تهران، انتشارات مؤسسه ابرار معاصر تهران
ـ مشیرزاده، حمیرا (۱۳۸۴). تحول در نظریههای روابط بینالملل، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
ـ مظاهری، محمدمهدی (۱۳۹۰). ظرفيتهای ژئوپليتيك شيعه در سياست خارجی نظام، خبرگزاری ایکنا، (۲۱/۱۲/۱۳۹۰).
ـ مولایی، محمدرضا (۱۳۹۲). ضرورت و کارکرد «حفظ نظام» در تدوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی، مطالعات انقلاب اسلامی، سال دهم، شماره ۳۲، بهار.
ـ نخعی، هادی (۱۳۷۶). توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی.
ـ نظری، نوذر. نظری، ریبوار (۱۳۹۵). چشمانداز میان رشتهای حقوق بینالملل و روابط بینالملل با تکیه بر نظریه رژیمهای بینالمللی، فصلنامه تحقیقات جدید در علوم انسانی، شماره ۱۵، زمستان.
ـ نوریان، اردشیر (۱۳۸۸). منازعه و همکاری در روابط بینالملل: نقش قدرت در حفظ صلح و امنیت جهانی، سیاست خارجی، شماره ۸۸، بهار.
ـ هونتزینگر، ژاک (۱۳۶۸۸). درآمدی بر روابط بینالملل، ترجمه عباس آگاهی، مشهد: آستان قدس رضوی.
ـ واعظ، نفیسه. شفیعی، اسماعیل و شهریاری، محمدعلی (۱۳۹۵). مطالعه سیاست خارجی ج.ا. ایران و عربستانسعودی در سوریه (در چارچوب نظریه بازیها)، مطالعات سیاسی جهان اسلام، زمستان، شماره ۲۰.
– Krasner, Stephan (1978), defending the national Interest: Raw Materials Investments and U.S. Foreign Policy, Prinston: Prinston University Press.
– Nerguizian, A. (2012). “U.S and Iranian Strategic Competition”, https://csis-prod.s3.amazonaws.com/s3fs-public/legacy_files/files/publication/120312_Iran_VIII_Levant.pdf. Access date,8/4/2016.
– Plano, Jack C, Roy Dilton (1988), The International Relation Dictionary, U.S.A: longman