مدارهاي نفوذ و اقدام اسرائيل عليه ايران

(مطالعه موردي جمهوري آذربايجان و سودان)

نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده :

* دكتر قدير نصري

* استاد انديشه سياسي در دانشگاه خوارزمي 

 ایمیل نویسنده

چکیده

رژيم صهيونيستي از زمان پيروزي انقلاب اسلامي و به منظور مهار سياست‌هاي ضد اسرائيلي آن تلاش كرده است تا از يك‌سو با حضور در محيط پيراموني جمهوري اسلامي، حوزه منطقه‌اي ايران را ناامن و نامطمئن گرداند و از سوي ديگر با رهگيري سياست‌هاي ايران در محيط پيراموني خود، حلقه‌هاي اتصال منطقه‌اي ايران را با آسيب مواجه گرداند در اين ميان تل‌آويو با فرصت‌ها و محدوديت‌هايي مواجه مي‌باشد.

 جمهوري آذربايجان در طول حدود سه دهه گذشته به دليل ارتباطات قديمي خانواده علي‌اف با سران رژيم صهيونيستي و هراس آن از تأثيرپذيري شيعيان اين كشور از انقلاب اسلامي ايران در معرض نفوذ و سياست‌هاي مقابله‌جويانه اسرائيل قرار داشته است. در عين حال درباره اين ارتباط و تداوم آن مباحث مختلفي كه توأم با اغراق هم بوده صورت گرفته است.

كشور سودان از اولين كشورهاي افريقايي بود كه سقوط يك رژيم عرب وابسته به غرب و روي كار آمدن يك دولت اسلام‌گرا را در سال ۱۳۶۴ تجربه كرد. اين كشور به دليل وسعت، جمعيت، موقعيت اقتصادي و راه داشتن به درياي سرخ به زودي به تهديدي مهم براي تل‌آويو تبديل شد. زماني كه جنبش حماس در سرزمين‌هاي اشغالي فلسطين سر برآورد، دولت خارطوم به يكي از مهم‌ترين پشتيبانان آن تبديل شد و از اين‌‌رو رفتار سياسي و امنيتي دولت سودان زير ذره‌بين اسرائيلي‌ها قرار گرفت و به چندين نوبت حمله يكجانبه هوايي ارتش اين رژيم عليه مناطقي در سودان منجر شد.

اين پژوهش در پي آن است تا ميزان نفوذ و يا اثرگذار، رژيم صهيونيستي بر روند سياسي امنيتي در دو كشور آذربايجان و سودان بررسي كند و به خصوص در اين دو كشور آنچه مرتبط با منافع و امنيت ملي ايران است را مورد تجزيه و تحليل قرار دهد.

واژگان کلیدی

ايران، رژیم صهیونیستی، آذربايجان، سودان

عنوان مقاله [English]

Israel’s Sphere of Influence and Action against Iran

(A Case study of the Republic of Azerbaijan and Sudan)

نویسنده  [English]

Ghadir Nasri

چکیده [English]

Abstract

Since Iran’s Islamic revolution, Israel has tried, on the one hand, to make Iran’s regional areas insecure and uncertain with its presence in the environment of Islamic Republic and, on the other, cause damage to Iran’s regional connection by intercepting Iranian policies in its environment. In the meantime, Tel Aviv is faced with both opportunities and limitations.

During the past three decades, Azerbaijan, due to the Aliyev family’s old relations with Israeli leaders and because of its fear of Iran’s Islamic revolution influence on the countries’ Shiites, was subjugated to the impact and opposition policies of the Zionist Regime. Yet, there have been various issues, sometimes with a degree of exaggeration, about this relationship and its continuity.

Sudan was among the first African countries which experienced the fall of a West- dependent Arab regime and the rise of an Islamic state in 1985. Because of its size, population, economic status and access to the Red Sea, Sudan soon turned into a major threat to Tel Aviv. When Hamas emerged in the occupied Palestinian territories, Khartoum became one of the most important supporters of the movement. Therefore, security and political behavior of Sudanese government has been under Israeli consideration, which led to several unilateral airstrikes of regime’s army against areas in Sudan.

The present paper seeks to study the degree of influence or effectiveness of the Zionist Regime on political-security process in the two countries, Azerbaijan and Sudan. It, also, analyses things related to Iran’s national interests and security in these countries.

واژگان کلیدی[English]

Keywords

Iran, Zionist regime, Azerbaijan, Sudan

عنوان مقاله [العربية]

مدارات النفوذ والإجراءات التي تتخذها إسرائيل ضد إيران

(دراسة حالة أذربيجان والسودان)

چکیده [العربية]

المخلص

منذ انتصار الثورة الاسلامية ولاحتواء السياسات المعادية لإسرائيل التي تحملها هذه الثورة، سعی الکیان الصهیوني من جهة إلی جعل المناطق الإقليمية الإيرانية غير آمنة وغير مستقرة من خلال التواجد في البيئة المحيطة بالجمهورية الإسلامية، والإضرار من جهة أخری بحلقات الاتصال الإقليمية الإيرانية عبر تتبع سياسات إيران في بيئتها المحيطة بها. وفي هذه الأثناء تواجه تل أبيب بعض الفرص والقيود.

جمهورية أذربيجان خلال العقود الثلاثة الماضية وبسبب العلاقات القديمة لعائلة علي اف مع قادة الکیان الصهیوني، وخشیتها من تأثر الشيعة في هذا البلد بجمهورية إيران الإسلامية، قد خضعت لتأثير سياسات إسرائيل التصادمية. وفي الوقت نفسه أثیرت حول هذه العلاقة واستمراريتها قضايا مختلفة قد بولغ فيها أیضاً.

وكانت السودان من أولى البلدان الأفريقية التي خبرت سقوط نظام عربي تابع للغرب وإنشاء دولة إسلامية في عام ۱۹۸۵٫ وتحول هذا البلد سریعاً بسبب الحجم والسكان والوضع الاقتصادي وحدوده المؤدية إلی البحر الأحمر، إلی تهدید كبير على تل أبيب. وعندما ظهرت حركة حماس في الأراضي الفلسطينية المحتلة، أصبحت الحكومة في الخرطوم واحدة من بين أشد المؤيدين لها، ولذلك بات السلوك السياسي والأمني للحكومة السودانية تحت المجهر الإسرائيلي، ووجه الکیان غارات جوية من جانب واحد لعدة مرات على مناطق في السودان.

یهدف هذا المقال إلی دراسة مدی نفوذ أو تأثير الکیان الصهیوني علی العملية السياسية والأمنية في أذربيجان والسودان، وتحليل ما يتعلق بالمصالح والأمن القومي الإيراني علی وجه الخصوص في هذین البلدین.

الكلمات المفتاحية

إيران، الکيان الصهیوني، أذربيجان، السودان