جامعه‌شناسی قومی‌ـ مذهبی طالبان

فصلنامه مطالعات راهبردي جهان اسلام، سال بیست و دوم، شماره ۳، پیاپی۸۷، پاییز ۱۴۰۰؛ صفحات۱۲۹-۱۵۰

نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده :

* بهرام زاهدی

* دکترای علوم سیاسی و گرایش اندیشه سیاسی، استاد مدعو دانشگاه آزاد اسلامی

چکیده

چه عامه مردم چه اهل اندیشه و دانشگاه عمدتاً با برساخته‌ای رسانه‌ای از طالبان مواجه هستند؛ از‌این‌رو دستیابی به تصویری واقعی از وضعیت این جنبش، رسالتی مهم بر دوش متخصصان و کارشناسان حوزه افغانستان است. یکی از بهترین راه‌های دست یافتن به تصویری واقعی از طالبان مطالعه درباره جامعه‌شناسی این جنبش است؛ بنابراین در این تحقیق با بهره‌گیری از سخنان دقیق و مستند (و نه معروفات ژورنالیستی) و واقعیات میدانی، تلاشی برای بازشناسی طالبان صورت گرفته است.

 این پژوهش به روش توصیفی‌ـ تحلیلی و با گردآوری داده‌ها از طریق کتب معتبر، مجلات و رسانه‌های رسمی طالبان و نیز مصاحبه‌های تخصصی با بزرگان افغانستان‌شناس انجام شده است.

یافته‌ها و نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که از منظر اجتماعی و نیروی انسانی، گروه طالبان در ابتدای دهه ۷۰ شمسی یا ۹۰ میلادی از دل چند سازمان جهادی دهه پیش از آن در منطقه جنوبی کشور (لوی قندهار شامل قندهار، فراه، هلمند، ارزگان و بخش‌هایی از نیمروز و زابل) به‌ویژه گروه «حرکت انقلاب اسلامی افغانستان» شاخه محمدنبی محمدی به‌وجود آمد و بیش از هر چیز مولود بافت اجتماعی‌ـ تاریخی‌ـ جهادی آن منطقه بود. با آغاز حرکت طالبان در جنوب با شعار احیای ارزش‌های سال‌های جهاد و تشکیل حکومت اسلامی، شاخه مولوی نصرالله منصور حرکت انقلاب اسلامی و سپس شاخه یونس خالص حزب اسلامی در شرق به آن پیوستند؛ از‌این‌رو نیروی انسانی این حرکت به‌سرعت افزایش یافت. طی سه دهه گذشته تعداد زیادی (و نه اندک) از اقوام تاجیک و ازبک و نیز اقوام خُرد نظیر ایماق، پشه‌ای و… ذیل گفتمان اسلام‌گرایی، سنت‌گرایی و اشغالگرستیزی به طالبان پیوستند؛ با این حال ستون فقرات طالبان را قوم پشتون به‌عنوان قومی که اکثریت نسبی را در افغانستان دارد، تشکیل می‌دهد. به همین علت ضروری است در یک تحقیق جامعه‌شناسانه، به‌صورت علمی، آداب و سنن و اسطوره‌های پشتون‌ها بررسی شود؛ زیرا آداب و سنن پشتون موسوم به «پشتون‌والی» نقشی مهم در فرآیند جامعه‌پذیری اعضای این جامعه دارد.

واژگان کلیدی

طالبان، افغانستان، پشتون، پشتون‌والی، قومیت، زبان فارسی، سنت

عنوان مقاله [English]

Ethnic-religious sociology of the Taliban

نویسنده  [English]

Bahram Zahedi

چکیده [English]

Abstract

The general public, intellectuals and academics are mostly confronted with a media-portrayed image of the Taliban; therefore, achieving a true picture of the situation of this movement is an important mission for experts in the field of Afghanistan. One of the best ways to get a true picture of the Taliban is to study the movement’s sociology; therefore, in this research, an attempt has been made to identify the Taliban by using accurate and documented statements (and not journalistic information) and field facts.

 This research has been done by descriptive-analytical method and by collecting data through authoritative books, magazines and official media of the Taliban as well as specialized interviews with Afghan scholars. The results of this study show that from a social and manpower perspective, the Taliban group emerged in the early 1970s or 1990s and was, above all, the product of the social, historical and jihadist structure of the region. With the beginning of the Taliban movement, the Maulvi Nasrullah Mansour branch of the Islamic Revolution and then the Younis Khalis branch of the Islamic Party in the East, joined it; Hence the manpower of this movement increased rapidly. Over the past three decades, a large number (not a small number) of Tajiks, Uzbeks, and minorities such as Aimaq, Mosquito, etc. have joined the Taliban; however, the backbone of the Taliban is the Pashtun ethnic group, which has a relative majority in Afghanistan. For this reason, it was necessary to study the customs, traditions and myths of the Pashtuns; Because Pashtun customs and traditions called “Pashtunwali” play an important role in the process of socialization of members of this community.

واژگان کلیدی[English]

Keywords

Taliban, Afghanistan, Pashtun, Pashtunwali, ethnicity, Persian language, tradition

عنوان مقاله [العربية]

علم الاجتماع القومي والديني لطالبان

چکیده [العربية]

المخلص

يواجه عامة الناس والمفكرون والأكاديميون في الغالب، صورة طالبان التي تصورها وسائل الإعلام. لذلك‌، فإن تحقيق صورة حقيقية لأوضاع هذه الحركة هو مهمة للخبراء في مجال أفغانستان. من أفضل الطرق للحصول على صورة حقيقية لطالبان دراسة علم اجتماع الحركة. لذلك‌، في هذا البحث‌، جرت محاولة للتعرف على الطالبان باستخدام بيانات دقيقة وموثقة (وليس المعلومات الصحفية) والحقائق الميدانية.

 تم إجراء هذا البحث بالمنهج الوصفي التحليلي ومن خلال جمع البيانات من خلال الكتب والمجلات الرسمية ووسائل الإعلام الرسمية لحركة طالبان وكذلك المقابلات المتخصصة مع العلماء الأفغان. تظهر نتائج هذه الدراسة أنه من منظور الاجتماعية و القوى البشرية، ظهرت جماعة طالبان في أوائل السبعينيات أو التسعينيات‌، وكانت قبل كل شيء نتاج البنية الاجتماعية والتاريخية والجهادية للمنطقة. مع بداية حركة طالبان‌، انضم إليها مولوي نصر الله منصور‌، فرع الثورة الإسلامية‌، ثم فرع يونس الخالص للحزب الإسلامي في الشرق؛ ومن هنا نمت القوة البشرية لهذه الحركة بسرعة. على مدى العقود الثلاثة الماضية‌، انضم عدد كبير (ليس عددًا صغيرًا) من التاجيك والأوزبك والأقليات إلى طالبان. ومع ذلك‌، فإن العمود الفقري لطالبان هو جماعة البشتون‌، التي لديها أغلبية نسبية في أفغانستان. لهذا السبب‌، كان من الضروري دراسة عادات وتقاليد وأساطير البشتون ؛ لأن عادات وتقاليد البشتون المسماة “الباشتونوالي” تلعب دورًا مهمًا في عملية التنشئة الاجتماعية لأفراد هذا المجتمع.

الكلمات المفتاحية

طالبان‌، أفغانستان‌، البشتون‌، الباشتونوالي‌، القومیة‌، اللغة الفارسية‌، التقاليد

  • پارسا، خواجه محمد (۱۳۸۲)، فصل الخطاب، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
  • پیرزاده غزنوی، ابوذر (۱۳۸۹)، تاریخ سیاسی افغانستان معاصر، تهران: احسان.
  • تورن، آلن و دیگران (۱۳۹۵)، جامعه‌شناسی مردم‌مدار: جامعه‌شناسی در قرن بیست و یکم، ترجمه بهرنگ صدیقی، تهران: نشر نی.
  • جابری، محمدعابد (۱۳۹۹)، اندیشه ابن خلدون، عصبیت و دولت، ترجمه احمد مرادی اهوازی، انتشارات علمی و فرهنگی.
  • دو ورژه، موریس (۱۳۷۶)، جامعه‌شناسی سیاسی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  • سعید، حافظ نوراحمد (۱۳۹۹)، امارت اسلامی به ما چه داده است؟، ترجمه مفتی انعام‌الله سمنگانی، کمیسیون فرهنگی امارت اسلامی افغانستان.
  • فرخ، سیدمهدی (۱۳۷۱)، تاریخ سیاسی افغانستان، قم: نشر احسانی.
  • الفنستون، مونت استورات (۱۳۸۸)، افغانان، جای، فرهنگ، نژاد (گزارش سلطنت کابل)، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی.
  • مارسدن، پیتر (۱۳۹۴)، طالبان، ترجمه فیروزمند، تهران: نشر مرکز.
  • مژده، وحید (۱۳۸۲)، افغانستان و پنج سال سلطه طالبان، تهران: نشر نی.
  • مهدوی، جعفر (۱۳۹۳)، جامعه‌شناسی سیاسی طالبان، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
  • هروی، نعمت‌الله (۱۹۶۰)، تاریخ خان جهانی و مخزن افغانی، تصحیح و تنفیح محمد امام‌الدین، داكا: مطبوعات ایشیاتك سوسائتی آو پاكستان.
  • Abdul Sayed (2021), The Taliban’s Persistent War on Salafists in Afghanistan, Jamestown.org, September 24,
  • Glatzer, Brent (2002), The Pashtun Tribal System, Chapter 10 In G. Pfeffer & D. K. Behera (eds.): Concept of Tribal Society, Contemporary Society: Tribal Studies, Vol 5, New Delhi: Concept Publishers.
  • https://jamestown.org/program/the-talibans-persistent-war-on-salafists-in-afghanistan/
  • New York Times (2009), “Pakistan and Afghan Taliban Close Ranks”, 26 March, https://www.nytimes.com/2009/03/27/world/asia/27taliban.html

Shane, Scott(2009), Insurgents Share a Name, but Pursue Different Goals, 22 October, https://www.nytimes.com/2009/10/23/world/asia/23taliban.html