جامعه علويان تركيه
تألیف: شعيب بهمن
مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور
۱۷۵ ص
نوبت چاپ: اول ـ ۱۳۹۵
موضوع: علويان – ترکيه ـ تاریخ -شيعيان
قیمت: ۱۶۰/۰۰۰ ریال
معرفی کتاب
کتاب جامعهی علویان ترکیه نوشته شعیب بهمن یکی از کتابهای نشر اندیشهسازان نور است که به مسالهی ترکیه و علویان در این منطقه و حوادث و اتفاقات با محوریت این موضوع میپردازد. این کتاب برای پژوهشگرانی است که در زمینه علوم سیاسی و مسائل بینالملل فعالیت میکنند. بعضی از کتابهای این مجموعه به خوانندگان کمک میکند با شناخت تاریخ پرشکوه اسلام و بررسی آن با شرایط زمانهی امروز بتوانند بینشی روشن تر از اوضاع زمانه داشته باشند. درباره کتاب جامعهی علویان ترکیه موسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور از سال ۱۳۹۶ تا امروز، فعالیت خود را در زمینههای مختلف آغاز کرده است. تحلیل تحولات منطقه و جهان، آیندهپژوهی و تدوین و اجرای پژوهش های راهبردی و کلان از مهمترین حوزه های فعالیت این موسسه تا کنون بوده است. حاصل این فعالیت، تولید بیش از ۱۰۰۰ مقاله و کتاب پژوهشی است. کتاب جامعهی علویان ترکیه یکی از آثار تخصصی این مجموعه است که به خواننده کمک میکند درک عمیقتری از مسايل سیاسی بینالملل داشته باشد. خواندن کتاب جامعهی علویان ترکیه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم این کتاب را به علاقهمندان و پژوهشگران علوم سیاسی و روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
مقدمه
مذهب و سياست در تركيه همواره تحت تأثير شرايط قومي و جمعيتشناختي اين كشور قرار داشته است. دولت در سرتاسر دوره امپراتوري عثماني تا اواخر دهه ۱۹۲۰ مجموعهاي متنوع و رنگارنگ از اقليتهاي قومي و مذهبي بود. در اولين مجلس امپراتوري عثماني كه در سال ۱۸۷۷ در دوران سلطنت عبدالحميد دوم تشكيل شد، منتخبان مجلس نمايندگان شامل ۶۹ نماينده مسلمان و ۴۶ نماينده غيرمسلمان بودند. با اين مقياس، جمهوري مدرن تركيه عملاً در مقايسه با نياكان امپراتوري خود به مراتب همگنتر و به ميزان كمتري متشکل از اقوام و مذاهب مختلف است. مسيحيان ارتدوكس، يهوديان و ديگر غيرمسلمانان، اقليتهاي رو به تحليل در جامعه امروزين تركيه هستند. اين بدين معناست كه ماهيت سكولار جمهوري، محيطي نسبتاً پايدار ـ هر چند گاهاً ناخوشايند ـ را براي باقيمانده اين جوامع که سابقاً گسترده بودند، فراهم کرده است.
با اين حال پتانسيل موجود در مسئله اقليتهاي قومي و مذهبي ميتواند به نقطه انفجاري براي بروز احساسات ناسيوناليستي و مذهبي تبديل شود. به خصوص که تركيه، سنت مذهبي پيچيده و نسبتاً غني دارد كه از رسوم ماقبل اسلامي تا جريان غالب اسلام سني و از گروههاي اقليت مسيحي ارتدوكس و يهودي تا شيعيان و ديگر فرقههاي مذهبي در نوسان است. در اين بين علويان ترکيه يکي از مهمترين گروههاي مذهبي ترکيه محسوب ميشوند که نقش مهمي در تاريخ تحولات سياسي و اجتماعي اين کشور داشتهاند. علويها به عنوان بخشي از جامعه ترکيه، دستکم طي ۷۰۰ سال اخير در لايههاي اجتماعي و سياسي اين كشور داراي نقشهاي تعاملي و تعارضي بودهاند. حضور علويها در جامعه ترکيه، يک حضور تاريخي بوده که عمدتاً در مبارزه با نظم موجود و تعارض با نظامهاي سياسي حاکم تجلي يافته است. علويها چه در دوران حاکميت امپراتوري عثماني و چه در دوران شکلگيري ترکيه نوين، همواره از نقشي تعينکننده و تأثيرگذار برخوردار بودهاند. البته در طول تاريخ، هويت مذهبي و فرهنگي علويان با هجمههاي فراواني نيز مواجه بوده و همين امر آنها را در شرايط پيچيدهاي قرار داده است.
از لحاظ فرهنگي، علويان همواره مورد توجه بودهاند، در اوايل دوره جمهوريت برخي ناسيوناليستها، آنان را حافظ فرهنگي ترکي ميدانستند و از علويها در مقابل طريقتهاي ديگر تمجيد ميکردند. امروزه نيز بخش مهمي از تحقيقات در مورد علويان به بررسي عناصر ترکي و فرهنگ ترکان پيش از اسلام در داخل اين طريقت اختصاص دارد. در مقابل اين گرايش، ناسيوناليستهاي کرد نيز در پي يافتن عناصر کردي، مزدايي و زرتشتيگري در ميان علويان برآمدهاند (اولسون، ۱۳۸۱: ۲۵۰).
علويها را به تعبيري ميتوان قطب سوم جهان اسلام تلقي نمود. آنها از پتانسيل و جمعيت مناسبي براي تأثيرگذاري بر روندهاي سني در منطقه برخوردار هستند و در عين حال قرابتهاي بسيار زيادي با شيعيان دارند. اين در حاليست که هم اکنون «مسئله علوي» يکي از پيچيدهترين و در عين حال ناشناختهترين مسايل در ترکيه ميباشد. به خصوص که درگيريها، خشمها، نارضايتيها و هراسهاي هميشگي از علويها که قرنها وجود داشته و آشکارا از طريق مکانيزمهاي مختلف ابراز شده، همچنان وجود دارند. با اين حال پيام علويها هرگز کاملاً از جانب مخاطبان آنها درک نگرديده است. مباحث مربوط به مطالبات و خواستههاي علويان در زمينههاي سياسي و اجتماعي مختلف اکثراً حول فهرست نسبتاً محدودي از مطالبات هويتمحور علويها شکل گرفته که به درک بهتري از سياستهاي هويتي معاصر آنها و عملگرايي علويها به صورت مبارزهاي براي به رسميت شناختن هويت علوي کمک ميكند(Köse, 2010: 7; Kehl-Bodrogi, 1996: 64-67).
در اين بين از سال ۲۰۰۲ که حزب عدالت و توسعه، قدرت را به دست گرفت، اصلاحاتي براي دموکراتيزه کردن نظام سياسي ترکيه، مطرح نمود که با مقاومت بخشي از مخالفان سياسي و همچنين تشکيلات بروکراتيک اين کشور مواجه شد. پس از دومين پيروزي متوالي انتخاباتي در سال ۲۰۰۷، دولت اردوغان مجموعهاي از اقدامات را براي فهم و پاسخگويي به مطالبات هويتمحور علويها در پيش گرفت که تحت عنوان «طرح گشايش علوي» شناخته شده است؛ ابتکاري که نقطه عطفي در چارچوب رويکرد دولت ترکيه به مسايل شهروندان علوي در اين کشور بود. زيرا گشايش علوي اولين تلاش سيستماتيک براي توجه به ادعاهاي هويتمحور علويها تلقي ميشد. اين اقدام همچنين بخشي از سياست گستردهتر «گشايش دموکراتيک» بود که به مسايل جنجالي گروههاي قومي و مذهبي مختلف (کردها، علويها، اقليتهاي مذهبي و جمعيت کوليها) در ترکيه توجه داشت. هدف «گشايش دموکراتيک» آشتي دادن دولت ترکيه با بخشهاي به حاشيه رانده شده جامعه ترکيه بود (Köse, 2010: 6).
با اين حال به نظر ميرسد به رغم تلاشهاي دولت اردوغان براي ايجاد گشايش دموکراتيک و ارائه طرح گشايش علوي، عملاً تحول چندان جدي و مهمي در اين حوزه صورت نگرفته و مطالبات علويها به قوت خود باقي ماندهاند. اين در حالي است که در ميان علويان نيز يکپارچگي و وحدت براي طرح خواستههايشان وجود ندارد. در واقع تنوع و چندگانگي علويان يکي از مسائل مهم در جامعه ترکيه محسوب ميشود. اين امر ضرورت جريان شناسي اجتماعي و سياسي علويان را افزايش ميدهد. از اين رو کتاب حاضر در راستاي جريانشناسي اجتماعي علويان، سعي دارد از جنبههاي مختلف به واکاوي مباني اعتقادي، تاريخ تحولات، مطالبات سياسي و اجتماعي و ساير مباحث مربوط به علويان بپردازد. بر اين اساس کتاب حاضر از ۱۰ فصل تشکيل شده است.
در فصل اول به علوي و علويگرايي در ترکيه پرداخته شده و از يک سو مفهوم قزلباش، بکتاشي و علوي و از سوي ديگر جمعيت، نژاد و پراکندگي جغرافيايي علويان مورد بررسي قرار گرفتهاند.
فصل دوم به مباني اعتقادي و اصول مذهبي علويان اختصاص يافته است. در اين فصل، باورها، آموزهها و اصول عقايد مذهبي علويان مورد بررسي قرار گرفتهاند. همچنين در اين فصل به تفاوتها و شباهتهاي علويگري با تشيع و تسنن اشاره شده است.
در فصل سوم، مراسم و مناسک مذهبي علويان همچون جم و مصاحبت و همچنين جايگاه تصوف و درگاههاي آن نزد علويها مورد بررسي قرار گرفتهاند.
در فصل چهارم که به تاريخ تحولات اجتماعي و سياسي علويان ترکيه اختصاص يافته، ريشههاي علويگري و پيدايش آن مورد بررسي قرار خواهد گرفت. در اين فصل، قيام عصيان باباييها و ابدالان روم به عنوان مبدأ پيدايش علويگري در ترکيه امروزي مورد توجه قرار گرفتهاند. همچنين در اين فصل به تأثير صفويان بر علويان و سرکوب و اعمال فشار عثمانيها نيز اشاره شده است.
فصل پنجم به شکل گيري ترکيه نوين و پيامدهاي آن براي علويان پرداخته است. در اين فصل، نخست سير تحول تاريخي علويگري در ترکيه نوين مورد بررسي قرار گرفته و سپس به تأثير تحولات نوين بر علويان در قالب سکولاريسم، شهرنشيني، دگرگوني هويتي و نوسازي علوي پرداخته شده است.
در فصل ششم، عوامل احياي علويگرايي مورد بررسي قرار گرفتهاند. در اين فصل، مسايلي همچون مهاجرت به شهرها و افزايش شهرنشيني، ظهور بنيادگرايي مذهبي در ترکيه، مسئله کُردها، شکلگيري فضاي باز سياسي در ترکيه و انتشار مانيفست علوي به عنوان عوامل داخلي تجديد حيات علويگرايي در نظر گرفته شدهاند. همچنين در بخش عوامل خارجي نيز به اضمحلال ايدئولوژي چپ، وقوع انقلاب اسلامي ايران، تمايل دولت ترکيه جهت عضويت در اتحاديه اروپا و بحران سوريه اشاره شده است.
فصل هفتم به فعاليتهاي سياسي و اجتماعي علويان ميپردازد. در اين فصل، ابتدا به موجهاي مشارکت اجتماعي ـ سياسي علويها اشاره شده و سپس مسئله تحزب در بين علويها مورد بررسي قرار گرفته است.
فصل هشتم به جريانشناسي اجتماعي و انجمنهاي علوي اختصاص يافته است. در اين فصل، جريانهاي اجتماعي و سياسي علويان ترکيه از يکديگر متمايز شدهاند و مهمترين انجمنهاي علوي مورد بررسي قرار گرفتهاند.
فصل نهم در دو بخش به رابطه علويان با دولت و حزب عدالت و توسعه ميپردازد. در بخش اول، سياست سنتي و ايدئولوژي رسمي دولتهاي مختلف ترکيه نسبت به علويان مورد بررسي قرار گرفته و در بخش دوم، به رويکرد حزب عدالت و توسعه به مسئله علوي در اين کشور پرداخته شده است.
فصل دهم، آسيبها و چالشهاي علويان تركيه را مورد بررسي قرار داده است. در اين فصل، نخست به آسيبشناسي علويان از ابعاد مختلف پرداخته شده و سپس چالشها و موانع سازش علويان با دولت ترکيه مورد بررسي قرار گرفتهاند.
در نهايت، کتاب حاضر با جمعبندي و نتيجهگيري از مباحث ارايه شده در خصوص جامعه علويان ترکيه و همچنين ذکر نکاتي درباره چشم انداز آن پايان ميپذيرد.