انقلاب يمن
تألیف: معين رسولي
مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور
۳۶۴ ص
نوبت چاپ: اول ـ ۱۳۹۴
موضوع: سياست و حکومت – قرن ۲۱م. – جنبش انصارالله يمن – يمن (جمهوري) – تاريخ – اعتراضها، ۲۰۱۱م.
قیمت: ۱۶۰/۰۰۰ ریال
معرفی کتاب
کتاب انقلاب یمن نوشته معین رسولی یکی از کتابهای نشر اندیشهسازان نور است که به مسئلهی انقلاب یمن و حوادث و اتفاقات با محوریت این موضوع میپردازد. این کتاب برای پژوهشگرانی است که در زمینه علوم سیاسی و مسائل بینالملل فعالیت میکنند. بعضی از کتابهای این مجموعه به خوانندگان کمک میکند با شناخت تاریخ پرشکوه اسلام و بررسی آن با شرایط زمانهی امروز بتوانند بینشی روشنتر از اوضاع زمانه داشته باشند. درباره کتاب انقلاب یمن موسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور از سال ۱۳۹۶ تا امروز، فعالیت خود را در زمینههای مختلف آغاز کرده است. تحلیل تحولات منطقه و جهان، آیندهپژوهی و تدوین و اجرای پژوهش های راهبردی و کلان از مهمترین حوزه های فعالیت این موسسه تا کنون بوده است. حاصل این فعالیت، تولید بیش از ۱۰۰۰ مقاله و کتاب پژوهشی است. کتاب انقلاب یمن یکی از آثار تخصصی این مجموعه است که به خواننده کمک میکند درک عمیقتری از مسائل سیاسی بینالملل داشته باشد. خواندن کتاب انقلاب یمن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم این کتاب را به علاقهمندان و پژوهشگران علوم سیاسی و روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
مقدمه
منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا به دليل ويژگيها و موقعيت خاص خود از مناطق مهم و تأثيرگذار در عرصه جهاني است. اين منطقه تأثيرگذاري بسياري در سياست، اقتصاد و امنيت بينالملل دارد که از موقعيت ژئوپليتيک، ژئواستراتژيک و ژئواکونوميک آن ناشي ميشود. غرب آسيا و شمال آفريقا به لحاظ ژئوپليتيک محل اتصال سه قاره بزرگ آسيا، آفريقا و اروپاست و سرزمينها و گذرگاههاي آبي مهمي مانند تنگه هرمز، تنگه باب المندب و کانال سوئز در آن واقع هستند. بر اين اساس است که از سوي برخي نظريهپردازان ژئوپليتيک از آن به عنوان قلب زمين ياد ميشود. به لحاظ استراتژيک تسلط بر منطقه غرب آسيا از قرون گذشته براي قدرتهاي بزرگ اهميت بسياري داشته و اين منطقه محل تلاقي استراتژيهاي بزرگ براي تعيين تکليف منازعات بزرگي بوده که در بسياري از مواقع سرنوشت نظامبينالملل را تعيين کرده است. همچنين غرب آسيا و شمال آفريقا با داشتن منابع انرژي بسيار، اصليترين منطقه تأمين کننده انرژي در سطح جهان است و به لحاظ تأثيرگذاري ژئواکونوميک مهم بوده و ميتواند تغييرات جدي در اقتصاد جهاني به وجود آورد.
در قرون گذشته تحولات غرب آسيا و شمال آفريقا تأثيرات شگرفي بر روندهاي جهاني داشته و در قرن حاضر با توجه به افزايش ارتباطات جهاني و گسترش پيوندها بين مناطق و بازيگران در عرصههاي مختلف اقتصادي، سياسي و امنيتي، اين تأثيرگذاري به مراتب افزايش يافته است. در حالي که اين منطقه ويژگيهايي دارد که باعث تمايز آن از ساير مناطق جهان شده، اهميت بينالمللي آن و در نتيجه حضور قدرتهاي بزرگ در آن به پيچيدگي بيشتر تحولات و روندهاي آن منجر شده است. غرب آسيا و شمال آفريقا در طول تاريخ بعد از اسلام به عنوان منطقه کانوني جهان اسلام و تمدن اسلامي و تحت سيطره امپراتوريهاي اسلامي بوده است. با اين حال برخي از مناطق آن از تجربه استعمار بينصيب نبوده است.
نقشه جديد غرب آسيا و شمال آفريقا در نيمه نخست قرن بيستم بعد از موفقيت اغلب نهضتهاي آزادي بخش در مقابل استعمارگران غربي و همچنين فروپاشي امپراتوري عثماني بعد از جنگ جهاني اول شکل گرفت. در يک قرن گذشته کشورهاي جديد التأسيس منطقه تحولات و تجارب مختلف
سياسي ـ اجتماعي و اقتصادي ـ امنيتي را پشت سرگذاشتهاند که مهمترين آنها عبارتاند از: تلاشهاي اوليه براي استقلال و تثبيت دولتهاي ملي جديد؛ شکلگيري نهضتهاي قومي عربي و اوجگيري پانعربيسم؛ حاکميت و تداوم حيات دولتهاي اقتدارگرا در شکلهاي مختلف مانند پادشاهي موروثي يا جمهوريهاي تحت سلطه نظاميان؛ مشارکت در نظم منطقهاي دو قطبي ناشي از نظم دوقطبي دوره جنگ سرد؛ درگيري با رژيم صهيونيستي و موضوع فلسطين؛ پيدايش و اوجگيري اسلام سياسي و شکلگيري نهضتها و احزاب اسلامگرا به خصوص در نتيجه پيروزي انقلاب اسلامي در ايران؛ رشد و نقشآفريني محوري جريانهاي سلفي جهادي در قالبهاي تروريستي مانند القاعده و… رويارويي منطقهاي در قالب محور مقاومت و محور محافظهکاري.
اما با وجود تماميتحولات و روندهايي که به آنها اشاره شد، منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا در سال ۲۰۱۱ شاهد تحولات جديد و متفاوتي بود که از تماميتحولات گذشته متمايز بود. در حالي که در اغلب تحولات گذشته حکومتهاي منطقه، قدرتهاي بزرگ فرامنطقهاي يا برخي احزاب و جريانهاي سياسي يا امنيتي به عنوان بازيگران اصلي و شکلدهنده تحولات و روندها بودند، در اين مرحله بازيگر جديدي وارد تحولات منطقهاي شد. اين بازيگر جديد تودههاي گسترده مردمي بود که به صورت خودجوش و فارغ از چارچوب احزاب و جريانهاي سياسي فعال، خود را به عنوان نيرويسياسي نويني مطرح کرد و باعث ايجاد دگرگونيهاي اساسي در نظامهاي سياسي و معادلات منطقهاي غرب آسيا و شمال آفريقا شد. فارغ از عوامل سياسي، اقتصادي و اجتماعي ايجاد کننده اين تحولات و عناوين مختلفي که به آنها اطلاق شد، جنبشهاي مردمي جهان عرب در مرحله جديد باعث انتقال قدرت از رأس نظامهاي سياسي به تودههاي مردمي شد و در نتيجه مردم کشورهاي دچار تحول به مثابه نيروي جديدي ظاهر شدند توانستند انقلابها و تغييرات مهمي را رقم بزنند. بر اين اساس بود که برخي از رهبران مانند بن علي در تونس و مبارک در مصر مجبور شدند که از قدرت کنار بروند و برخي از نظامهاي سياسي دست به اصلاحات سياسي مهمي براي مهار مطالبات مردمي شدند. …