مقدمهاي بر جريانشناسي اسلامي افغانستان
تألیف: اسماعيل باقري
ويراستار: طاهره زارع زواردهي
مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور
۱۸۵ ص
نوبت چاپ: اول ـ ۱۳۹۳
موضوع:
اسلام و سياست ـ افغانستان- جامعهشناسي سياسي ـ قرن ۱۴
قیمت: ۱۱۰/۰۰۰ ریال
معرفی کتاب
کتاب مقدمهای بر جریانشناسی اسلامی افغانستان نوشته اسماعیل باقری یکی از کتابهای نشر اندیشهسازان نور است که به مسئلهی شناسایی جریانهای اسلامی در افغانستان و حوادث و اتفاقات با محوریت این موضوع میپردازد. این کتاب برای پژوهشگرانی است که در زمینه علوم سیاسی و مسائل بینالملل فعالیت میکنند. بعضی از کتابهای این مجموعه به خوانندگان کمک میکند با شناخت تاریخ پرشکوه اسلام و بررسی آن با شرایط زمانهی امروز بتوانند بینشی روشنتر از اوضاع زمانه داشته باشند. درباره کتاب مقدمهای بر جریانشناسی اسلامی افغانستان موسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور از سال ۱۳۹۶ تا امروز، فعالیت خود را در زمینههای مختلف آغاز کرده است. تحلیل تحولات منطقه و جهان، آیندهپژوهی و تدوین و اجرای پژوهش های راهبردی و کلان از مهمترین حوزههای فعالیت این موسسه تا کنون بوده است. حاصل این فعالیت، تولید بیش از ۱۰۰۰ مقاله و کتاب پژوهشی است. کتاب مقدمهای بر جریانشناسی اسلامی افغانستان یکی از آثار تخصصی این مجموعه است که به خواننده کمک میکند درک عمیقتری از مسائل سیاسی بینالملل داشته باشد. خواندن کتاب مقدمهای بر جریانشناسی اسلامی افغانستان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم این کتاب را به علاقهمندان و پژوهشگران علوم سیاسی و روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
سخن ناشر
كتاب جريانشناسي اسلامي افغانستان كه بخشي از روند مطالعاتي شناخت جامعه سياسي افغانستان را پوشش ميدهد، به دلايل متعدد از اهميت زيادي برخوردار است: نخست آنكه در خصوص ماهيتشناسي و سنخشناسي جريانهاي فكري ـ سياسي و مذهبي ـ جهادي افغانستان اثر مستقل و مستندي تأليف و منتشر نشده است. لذا اين كتاب به درك روند تحولات افغانستان و نقش عوامل سياسي داخلي به ويژه جريانهاي سياسي و فكري كمك ميكند.
دوم، نويسنده مدعي ارائه تحقيقي جامع و مانع در خصوص جريانهاي فكري، سياسي، مذهبي و جهادي نيست، اما در نبود چنين اثري، اين كتاب زمينهاي يا انگيزهاي فراهم ميسازد كه پژوهندگان اين حوزه بدان توجهي مضاعف نشان دهند.
سومين دليل اهميت ارائه چنين اثري، به اهميت ذاتي و تأثيرگذاري جريانهاي فكري و الگوها و سبك زندگي مكاتب فكري مختلف در جهان برميگردد. در اين ميان افغانستان به نوعي محل آزمون مكاتب فكري و سياسي كمونيسم، ليبراليسم و غربگرايي در كنار مكتب اسلام بوده است. در هر مقطعي اين مكتبهاي فكري، جريانهاي سياسي مخصوص خود را در جامعه افغانستان به يادگار گذاشتهاند؛ هر چند مكتب فكري اسلام گاه با دخالت بيگانگان، دستاويزي براي خراب كردن وجهه واقعي اسلام شده كه طالبان نماد بارز آن است.
آخرين دليل اهميت اين اثر به جايگاه رفيع جامعه اسلامي افغانستان برميگردد. به گفته وحيد مژده، از انديشمندان سياسي افغانستان، وقتي از ايران و افغانستان سخن ميگوييم، سخن از گسترهاي است كه در طول تاريخ، گاهي جدا و زماني در مرزهاي جغرافيايي مشترك، كشوري مشترك را تشكيل دادهاند… اما از زماني كه مرزهاي جغرافيايي پديد آمد، خواسته يا ناخواسته دو ملت به ناسيوناليسم خودساخته پناه بردند و با گذشت زمان، نسلهاي جديد كه در حصار مرزها از هم جدا شدهاند، به جاي شباهتها به وجوه افتراق پرداختند؛ زيرا مشخصه مليگرايي اين است كه هر ملت بايد خود را از ديگران متمايز احساس كند.
افغانستان مهمترين كشور در حوزه تمدني و فرهنگي ايران بزرگ است كه تنها كمي بيش از يك قرن از ايران جدا شده است. تحولات اين كشور در محيط منطقهاي و بينالمللي، به دليل واقع شدن بين منطقه آسياي مركزي، جنوب آسيا و آسياي غربي است. به منظور شناسايي روند تحولات افغانستان، بايد جريانهاي سياسي و مذهبي آن را به عنوان يكي از عوامل مؤثر بر آينده جامعه سياسي و اجتماعي افغانستان بررسي كرد؛ هر چند حضور نيروهاي امريكايي در افغانستان، به منظور ترويج فرهنگ و تفكر امريكايي ـ غربي و از همه مهمتر ايجاد فاصله و شكاف بين جمهوري اسلامي ايران و جمهوري اسلامي افغانستان براي ايجاد سد در برابر توسعه تفكرات انقلاب اسلامي به مردم افغانستان و جلوگيري از گسترش و بهبود روابط دو كشور صورت ميگيرد.