اتحاديه اروپا پس از برگزیت؛ بحران‌ها و سناريوها

نویسنده: علیرضا ثمودی پیله‌رود

تعداد صفحه: 236

تومان 140,000

موجود در انبار

موجود در انبار

توضیحات

سخن ناشر
اتحادیه اروپا یکی از موفق¬ترین مدل¬ها در حوزه همگرایی منطقه¬ای است که در سال¬های اخیر با بحران¬های مختلفی مواجه شده است. اتحادیه اروپای کنونی از دلِ ویرانه¬های جنگ جهانی دوم سر برآورده است، هر چند سودای وحدت اروپایی سابقه¬ای دیرین در این قاره دارد. با توجه به اینکه کشورهای اروپایی جنگ¬های خونینی همچون جنگ¬های مذهبی سی ساله، جنگ¬های ناپلئونی و جنگ¬ جهانی اول را پشت سر گذاشته بودند، پس از جنگ جهانی دوم درصدد یافتن راهی برای اجتناب از جنگ¬های ویرانگر بعدی برآمدند. به همین خاطر نیز تلاش¬های گسترده¬ای میان برای تقویت همکاری میان کشورهای اروپایی شکل گرفت. پس از جنگ جهانی دوم طرح¬های زیادی برای ایجاد وحدت در اروپا مطرح شد. تا اینکه طرح موسوم به جامعه ذغال و فولاد اروپا در سال ۱۹۵۲ از میان این طرح¬ها نظر دولت¬مردان اروپایی را به خود جلب کرد و با انعقاد «پیمان پاریس» بنیان همگرایی اروپایی پی¬ریزی شد. این جامعه، صنایع ذغال و فولاد را از حیطه مدیریت ملی خارج کرد و آن را تحت رهبری یک نهاد فراملی قرار داد. در واقع، شش کشور نخستین تشکیل‌دهنده جامعه ذغال و فولاد اروپایی بهترین مسیر برای وحدت اروپایی را تقویت همکاری¬ها در حوزه¬های کارکردی می¬دیدند، زیرا کشورها حساسیت کمتری از خود برای واگذاری حاکمیت ملی¬شان به یک نهاد فراملی نشان می¬دادند. تصویب پیمان رم در سال ۱۹۵۷ که زمینه‌ساز ایجاد جامعه اقتصادی اروپا شد، سرآغاز تقویت همکاری¬های اقتصادی و تسری آن از یک حوزه کارکردی به سایر حوزه¬های کارکردی بود. موفقیت این طرح به حدی بود که توانست نگاه سران کشورهای اروپایی را به سمت همگرایی هرچه بیشتر و تقویت همکاری¬های اقتصادی جلب کند. به دنبال این طرح، در سال¬های پس از آن نیز پیمان¬های دیگری در زمینه مسایل متنوعی همچون ایجاد بازار مشترک، حذف و از میان برداشتن تعرفه¬های تجاری، تأسیس بانک مرکزی اروپایی، ایجاد سیاست مشترک کشاورزی و سیاست مشترک پولی (یورو)، سیاست خارجی و امنیتی مشترک، سیاست دفاعی و امنیتی مشترک در قالب پیمان¬هایی همانند پیمان ادغام، سند واحد اروپایی، پیمان ماستریخت، پیمان آمستردام، پیمان نیس و پیمان اصلاحی لیسبون به تصویب رسید که هر یک گامی رو به جلو در همگرایی اروپایی بودند.
نباید فراموش کرد که در روند همگرایی اتحادیه اروپا، همگرایی سیاسی متاخر از همگرایی اقتصادی و در واقع شاید نتیجه و حاصل آن بوده است. اما به‌ طور کلی اتحادیه اروپایی در طول دهه¬های اخیر در نتیجه بحران¬هایی همچون کوزوو، بالکان و عراق به این نتیجه رسید که اگر در مسایل سیاسی و نظامی به سطح قابل توجهی از همکاری¬ها نرسد، نمی¬تواند با اتکا به قدرت اقتصادی خود به رفع چالش¬های پیش‌روی خود بپردازد. در واقع، حاصل این تجربه¬ها رسیدن به این حقیقت بود که اگر اتحادیه اروپا می¬خواهد به قدرت واقعی خود همانند پیش از جنگ جهانی دوم برگردد و بتواند بدون نیاز به قدرتی همچون ایالات متحده از پسِ چالش¬ها و مشکلات و تهدیدهای پیش‌روی خود برآید، می-بایست با انسجام در همگرایی سیاسی و تقویت ساز وکارهای سیاست خارجی و امنیتی از زیر چتر حمایتی آمریکا و ناتو خارج شود و بحران¬های احتمالی را مدیریت کند. تا پیش از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، بیشتر سیاست¬های مشترک اروپایی در حوزه¬های اقتصادی بود و حوزه سیاست خارجی و امنیتی کمتر مورد توجه قرار می¬گرفت. پایان جنگ سرد، و تغییر در نظام بین¬الملل بستر مناسبی را برای کشورهای اروپایی فراهم ساخت تا بتواند همکاری¬های خود در حوزه سیاست خارجی و امنیتی را نیز افزایش دهند. تصویب پیمان ماستریخت (۱۹۹۲) گام جدی کشورهای اروپایی برای رسیدن به وحدت سیاسی در حوزه سیاست خارجی بود. اتحادیه اروپا یکی از سه رکن اصلی پیمان ماستریخت را به سیاست خارجی و امنیتی مشترک اختصاص داد. کشورهای اروپایی همچنین در پیمان¬های آمستردام، نیس و لیسبون گام¬های بیشتری را برای تقویت همکاری‌های اروپایی در حوزه سیاست خارجی، امنیتی و دفاعی برداشتند. راه¬اندازی پول واحد اروپایی و گسترش اتحادیه اروپا نیز پس از فروپاشی شوروی یکی دیگر از فعالیت-های کشورهای اروپایی برای رسیدن به وحدت اروپایی بود.
باید به این موضوع اشاره کرد که این پیشرفت¬ها، تمامِ واقعیت موجود در مورد اتحادیه اروپا نیست و این کنشگر، بحران¬های مختلفی را در سه دهه اخیر پشت سر گذاشته است. بروز بحران اقتصادی در ایالات متحده در سال ۲۰۰۷ و سرایت آن به بازارهای جهانی، بازارهای سرمایه کشورهای اروپایی را نیز تحت تاثیر قرار داد. این بحران سرآغاز بروز اختلاف میان کشورهای اروپایی و تحمیل سیاست¬های ریاضت اقتصادی به برخی دولت¬های عضو اتحادیه اروپا بود. وقوع بحران در کشورهای شمال آفریقا و غرب آسیا و سرازیر شدن مهاجران به مرزهای اروپایی بحران دیگری است که اتحادیه اروپا را با چالشی جدی مواجه ساخته است. بحران مهاجرت در کنار بحران اقتصادی و البته گسترش اتحادیه اروپا زمینه¬ساز شکل¬گیری بحران دیگری با عنوان بحران قدرت¬یابی احزاب دست راستی شده است که سیاست¬های اروپایی را تحت تاثیر خود قرار داده است. افزایش شکاف¬های اجتماعی، تفاوت در پندار میان شهروندان و مقام¬های اروپایی، خروج بریتانیا و افزایش سیاست¬های تهاجمی روسیه همگی موجب شده است تا اتحادیه اروپا در سال¬های اخیر با بحران¬های بسیاری مواجه شود؛ به گونه¬ای که برخی از کارشناسان از فروپاشی احتمالی این اتحادیه سخن به میان می¬آورند. کتاب پیش رو درصدد بررسی بحران¬های پیش روی اتحادیه اروپا و البته مطالعه علمی سناریوهای محتمل در خصوص آینده این اتحادیه است. همچنین روابط اقتصادی و سیاسی میان جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره با فراز و نشیب¬هایی بوده است و این اتحادیه در سال¬های زیادی مهم¬ترین شریک تجاری ایران بوده است. از یک سو، با توجه به تاثیرگذار بودن جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از موضوع¬های منطقه¬ای و از سوی دیگر، به دلیل اهمیت منطقه غرب آسیا برای اتحادیه اروپا، ایران جایگاهی مهم در سیاست¬های خارجی و امنیتی اتحادیه یافته است. اتحادیه اروپا همچنین یکی از طرف¬های مهم گفت‌وگوهای هسته¬ای بود که از ابتدای مطرح شدن برنامه هسته¬ای ایران نقشی تاثیرگذار بر عهده داشت. از این رو، آشنایی با تحولات این کنشگر و این موضوع که کدام سناریوی احتمالی (از همگرایی کامل تا فروپاشی کامل) برای جمهوری اسلامی ایران می¬تواند بهتر باشد، برای دانشجویان، کارشناسان و تصمیم‌سازان و تصمیم¬گیران در داخل ایران امری ضروری است.

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “اتحاديه اروپا پس از برگزیت؛ بحران‌ها و سناريوها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *