توضیحات
سخن ناشر
الف) جایگاه کتاب «دولت یهود» در صهیونیسمپژوهی
ترجمه¬ کتاب «دولت یهود» که در سال ۱۸۹۶ میلادی توسط «تئودور هرتصل» نوشته شده، ممکن است برای خوانندگان این کتاب تعجببرانگیز باشد و این سؤال برای آنها مطرح شود که ترجمه¬ و انتشار آن پس از حدود ۱۲۰ سال، چه اهمیت و ضرورتی دارد؟ در حقیقت آنچه جای تعجب دارد، ترجمه نشدن اين کتاب طی این دوره طولانی است. «دولت یهود»، متن مقدس «صهیونیسم سیاسی» و «صهیونیسم مدرن» است که رژیم صهیونیستی بر اساس آن شکل گرفته و سرزمین فلسطین را اشغال کرده است. به دلایل متعدد دینی و سیاسی، روزی نیست که نامی از «صهیونیسم»، به ويژه «صهیونیسم بينالملل» و «رژیم صهیونیستی» در رسانهها یا محافل سیاسی و غیرسیاسی جمهوری اسلامی ایران به میان نیاید. در حوزه سیاسیـ راهبردی نیز بین جمهوری اسلامی و رژیم صهیونیستی همزیستی وجود ندارد؛ بنابراین شناخت این مفاهیم ضرورتی اجتنابناپذیر است. به رغم آنکه رژیم صهیونیستی بیش از شش دهه پیش ایجاد شده و واژه¬های صهیونیسم و صهیونیسم بینالملل، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وارد ادبیات سیاسی ایران شده و پس از پیروزی، با توجه به اهداف این انقلاب بزرگ در دفاع از آزادی فلسطین اشغالشده توسط صهیونیست¬ها، به کلیدواژگان اساسی تبدیل شده¬اند، اما هنوز به رغم تلاشهای انجامشدة درخور تقدیر، سویه¬های مختلفی از این مفاهیم و پدیدهها ناشناخته و مغفول مانده است. در مقایسه با میزان تهدیدهاي صهیونیسم علیه جمهوری اسلامی و نیز شناختی که صهیونیستها از انقلاب اسلامي دارند و تحولات آن را دهها مؤسسه پژوهشی رصد ميكنند، صهیونیسمپژوهی در ایران هنوز بسیار نحیف بوده و نیازمند پژوهشهای جدیتر و ترجمه آثار مهم در این زمینه است.
ميتوان گفت صهیونیسم و صهیونیسم بینالملل از مفاهیم سهلِممتنع هستند؛ سهل به این دلیل که همه افراد از سطوح عامی تا متخصص، با این مفاهیم آشنا هستند؛ اما ممتنع و سخت، به این دلیل که درباره حدود و ثغور و مصادیق آنها، اطلاعات دقیقی وجود ندارد و اجماع نظری نیست. از نظر برخی، صهیونیسم بینالملل با سرمایهداری مساوی است. برخی هالیوود و رسانههای بینالمللی را معادل صهیونیسم ميدانند؛ عدهای، وقتی از صهیونیسم سخن به میان ميآید، ميگویند جهان توسط جمع بسیار معدودی صهيونيست اداره ميشود و هیچ تغییری در جهان ـ بدون اراده آنها ـ امکانپذیر نیست. عدهای نیز صهیونیسم را معادل فراماسونری ميدانند. برخی دیگر صهیونیسم را با لابیهای صهیونیستی، به ویژه «آیپک» یکسان ميدانند. همه موارد مذکور، ارتباط خاصی با صهیونیسم دارند، اما لزوماً با آن معادل و مساوی نیستند. این رویکرد حداکثری به صهیونیسم بیش از آنکه به شناخت واقعی از آن منتهی شود، به بزرگنمایی آن ميانجامد و صهیونیسم را قوه قاهره جهان بازنمایی می¬کند و در حقیقت به جای روشنگری، ناخواسته به تبلیغ و تقویت صهیونیسم منجر می¬شود. در مقابل این رویکرد افراطگرایانه که بایسته است آن را «صهیونیسمانگاری» نامید، معدودی از این سو، راه تفریط پیموده و با رویکرد حداقلی «صهیونیسمانکاری» کرده و اصولاً وجود هر نوع نقشی برای صهیونیستها در جهان را انکار می-کنند. این رویکرد نیز با واقعیتها منبطق نیست. اتفاقاً برخی صهیونیستها نیز خود مروج چنین تفکری هستند و کسانی را که به نقش صهیونیست¬ها در امور بین¬المللی اشاره می¬کنند، به ابتلای به توهم توطئه متهم ميكنند. «دانیل پایپز»، نویسنده معروف صهیونیست، اصولاً مردمان خاورمیانه را به بیماری توطئهانگاری متهم ميكند.
به نظر می¬رسد رویکرد واقعبینانه به صهیونیسم موجب پرهيز از افتادن در مسیرهای افراط و تفریط فوق شده و بدون نادیده گرفتن نقش صهیونیستها در جهان، از اغراق در نقشآفرینی آنها نیز جلوگیری ميكند. شناخت واقعبینانه صهیونیسم، الزامات خاصی دارد که یکی از اساسیترين آنها، تشخیص مرزها و تفاوتهای این مفهوم با مفاهیم مشابه و مرتبط از جمله صهیونیسم با یهودیت است. یکسانانگاری یهودیت و صهیونیسم باعث شده است بسیاری از محققان، تأمل و تحقیق درباره یهودیت را نافی پژوهش درباره صهیونیسم سیاسی بدانند. از آنجا که رابطه این دو، پیچیده و حتی گاهی در تضاد است، یهودشناسی برای شناخت صهیونیسم سیاسی، کفایت نميکند. در حالی که یهود یکی از ادیان وحدانی و ابراهیمی است، صهیونیسم ¬سیاسی، پدیدهاي مدرن و متأخر است که اکثر بنیانگذاران آن، رابطه چندانی با دين یهود ندارند. وجود یهودیان ضدصهیونیست مانند «نتوری کارتا» که تشکیل رژیم صهیونیستی را گناه نابخشودنی در حق یهودیان ميدانند، مؤید این مسئله است. تشکیل رژیم صهیونیستی مولود تفکر صهیونیسم سیاسی است. صهیونیسم بینالملل که در پیوند با صهیونیسم سیاسی شکل گرفته، امروزه شبکه گسترده و پیچیدهای است که از سازمانها، انجمن¬های خیریه، بنیادها، اتاق¬های فکر، کمیته¬های اقدام سیاسی و لابیهای صهیونیستی کشورهای مختلف، از جمله آمریکا، مسیحیان صهیونیست، رژیم صهیونیستی، رسانهها و افراد متنفذ، ايجاد شده است.
خلط شدن مبحث «صهیونیسم» با «رژیم صهیونیستی» و تأکید بیش از حد بر این رژیم ـ که فقط بخشی از صهیونیسم محسوب ميشود ـ نیز در عدم درک صحیح این مفهوم مؤثر بوده است و باید نسبت دقیق میان آنها ترسیم شود. رژیم صهیونیستی پدیده¬ای است که هفت دهه از عمر آن ميگذرد، حال آنکه صهیونیسم بسیار مسبوق است. روابط بین رژیم صهیونیستی و صهیونیسم بينالملل بسیار پیچیده و چندوجهی و نیازمند پژوهشهای مجزا و مستند است.
از الزامات بسیار مهم ديگر در صهیونیسمپژوهی، شناخت دقیق¬تر متون و منابع دسته اول این حوزه است که شامل طیفي گسترده¬ از آثار بنیانگذاران صهیونیسم ميشود. طی سالهای اخیر، گامهای بسیار خوبی در ترجمه برخی از این آثار برداشته شده، اما هنوز بخش عمده منابع موجود ترجمه نشده است. بدون شک میان این متون، «دولت یهود» تئودور هرتصل ویژگی منحصر به فردی دارد و قابل مقایسه با آثار دسته اول ديگر نیست. بر این اساس، ترجمه این کتاب که پس از یک قرن در ایران مورد غفلت قرار گرفته و جای خالی آن کاملاً مشهود بود، انجام شده است.
هرتصل در اواخر قرن نوزدهم میلادی براساس شرایط سیاسی ـ اجتماعی آن مقطع و در بافتار خاصی، کتاب خود را نوشته است. برخلاف سایر منابع دسته اول صهیونیستی، کتاب دولت یهود، اثري تئوریک و انتزاعی نیست بلکه دستورالعملی است که نقشه راه تشکیل دولت یهودی را تشریح ميكند؛ در حقیقت هرتصل کتاب خود را برای نخبگان صهیونیست نوشته است. با این اوصاف، ادراک این متن برای خواننده امروزی، به ويژه فارسیزبان نیازمند شرح برخی مفاهیم بهکاررفته در متن دولت یهود و نیز بافتاری است که متن کتاب در آن تالیف شده است. به این منظور مترجم، ضمن تشریح موقعیت زمانی و مکانی تألیف کتاب مذکور، برخی واژگان و تحولات مربوط را به اختصار توضیح ميدهد. همچنین در این مقدمه زندگینامه هرتصل و جایگاه نظریه او در شکلگیری رژیم صهیونیستی و مواضع گروههای مختلف یهودی و صهیونیستی در قبال این متن بررسی شده است.
ب) اوضاع اجتماعی ـ سیاسی یهودیان در اواخر قرن ۱۹
تئودور هرتصل دولت یهود را در واپسین سالهای قرن نوزدهم نوشت. در این قرن و قرون ماقبل آن، مجموعه تحولاتی رخ داد که منشأ بسیاری از تحولات قرن بیست و بیست و یکم از جمله شکلگیری صهیونیسم سیاسی و بالطبع پیدایش رژیم صهیونیستی شدند. این تحولات، تأثير متضادی بر موقعیت یهودیان داشت؛ از یکسو موجب تقویت جایگاه آنان در جوامع متبوع خود شد؛ به گونهاي كه اندیشه همگرایی یا ادغام آنها در جوامع اروپایی شكل گرفت و از سوی دیگر، تحولات مذکور به واکنش یهودیان منتهی شد و برخی تحولات و تفاسیر خاص روشنفکران یهودی از جمله تئودور هرتصل از حوادث و وقایع آن مقطع، به اندیشه تشکیل یک دولت مستقل یهودی انجاميد. بنابراین در آن مقطع، صهیونیسم وارد نقطه عطفی شد و نحلههای مختلف فکری میان صهیونیستها شکل گرفت و در عرصه کنش سیاسی نیز رفتارهای متفاوتی از آنها بروز کرد.
۱٫ صهیونیسم و نظام سرمایهداری
در قرن نوزدهم، نظام سرمایهداری در حوزه اقتصادی ـ که مزیت نسبی یهودیان است ـ مراحل نهایی خود را طی ميكرد و از نظر اقتصادی باعث بهتر شدن يهوديان شد. درباره پیدایش نظام سرمایهداری دیدگاههای متفاوتی مطرح است. یکی از این دیدگاهها که به رغم گذشت بیش از یک قرن از زمان طرح آن، در جامعه ایرانی، بسیار ناشناخته مانده و ارزش آن مانند کتاب تئودور هرتصل در حوزه صهیونیسمپژوهی مغفول مانده و طنز تاریخ آنکه پس از یک قرن به زبان فارسی ترجمه شده، دیدگاهی است که تکوین نظام سرمایهداري را محصول تفکر یهودیان ميداند. این دیدگاه در سال ۱۹۱۱ توسط «ورنر سومبارت»، اقتصاددان آلمانی، مطرح شد. سومبارت این دیدگاه را در مقابل دیدگاه «ماکس وبر»، جامعهشناس هموطن خود، مطرح کرده بود. خلاصه دیدگاه وبر در این باره که به طور اخص در کتاب «اخلاق سرمایهداري و روح پروتستانتیسم» در سال ۱۹۰۴ مطرح و در کتابهای ديگرش از جمله «اقتصاد و جامعه» تکمیل شد، این است که نظام سرمایهداري ناشی از تغییري خاص درون دین مسیحیت و پیدایش اخلاق پروتستانی است. اخلاق پروتستانی مد نظر وبر عبارت است از برداشت معینی از این مذهب که توسط «کالوین» عرضه شده و ماکس وبر آن را اینگونه توضیح ميدهد که خدایي مطلق، ماورای عالم وجود دارد که جهان را آفریده و بر آن حکمفرماست، اما ذهن محدود آدمیان قادر به درک خدا نیست. این خدای قادر و ناشناخته، تقدیر هریک از ما را از لحاظ رستگاری یا عذاب، از ازل تعیین کرده است. رستگاری انسان، موهبتی کاملاً اعطایی از لطف خداوند است. یکی از مهمترین نشانههای رستگاری انسانها و موهبت الهی، کار و برخورداری از منافع مالی و مادی است. این نوع تفکر در پروتستانتیسم وجود دارد و همین مسئله باعث پیدایش نظام سرمایهداري در غرب شده است (وبر، ۱۳۸۲).
اما سومبارت برخلاف وبر، به نظر دیگری در باب تکوین نظام سرمایهداري معتقد بود. سومبارت در پژوهش عمیق و مستند خود به این نتیجه رسید که نقش یهودیان در پیدایش سرمایهداري بیش از پیوریتنها بوده و پروتستانتیسم و پیوریتانیسم همان یهودیت است (سومبارت، ۱۳۸۴: ۲۶۰). بر اساس دیدگاه سومبارت، یهودیان هم روح سرمایهداري و هم ساختار بیرونی و نهادی آن را شکل دادهاند و این تغییرات به تفکر آنها برميگردد: تبدیل و تحول اعتبار مالی از موضوعي شخصی به رابطهاي غیرشخصی (اوراق بهادار): برات، اسناد مالی، اوراق قرضه عمومی؛ به معرض خرید و فروش قرار داده شدن اوراق بهادار و متحرک شدن آن؛ ضمانت اوراق بهادار؛ بنیان نهادن و گسترش تجارت در سطح بينالمللی؛ پیاده کردن اصول مدرن بازرگانی و حسابداری؛ پایهریزی بازار سهام و تجاری کردن تمام فعالیتهای اقتصادی؛ حمایت از انجام معاملات تجاری بدون هیچ قید و محدودیتی؛ ترویج تبلیغ کالا و پولدوستی؛ دمیدن روحیه مدرن در تمام ارکان حیات اقتصادی (سومبارت: ۱۳۸۴). با توجه به متون یهودیان در حوزه اقتصاد و رویکرد مالی آنها به نظر ميرسد دیدگاه سومبارت نسبت به وبر برای تحلیل نظام سرمایهداري، قدرت تبیین بیشتری داشته باشد.
۲٫ صهیونیسم و ناسیونالیسم
تحولات جهان مدرن به سویة اقتصادی آن منحصر نبود و تحولات دیگری نیز رخ داد که در نوشتن کتاب دولت یهود هرتصل مؤثر بود. در میان این تحولات، ناسیونالیسم که یکی از پیامدهای اصلی انقلاب کبیر فرانسه بود، نقش مهمتری داشت. روند تکوین دولتهای اروپایی که پس از معاهده وستفالی در سال ۱۶۴۸ آغاز شده بود، با ناسیونالیسم کامل شد و دهها ملت در اروپا صاحب دولت ملی شدند. البته از آن مقطع پیدایش نظریههای شبهعلمی و نژادپرستانه به شوونیسم انجاميد و به منشأ برخی منازعات در اروپا و بالطبع در جهان تبدیل شد. اندیشه ناسیونالیستی در اروپا به شیوههای مختلف در نگارش کتاب دولت یهود مؤثر بوده است. با ترسیم دقیقتر مرزهای هویتی در اروپا، بين یهودیان این قاره اختلاف نظر به وجود آمد. برخیها بر جذب یهودیان در جوامع متبوع خود تأکید ميورزیدند. مناسبتر شدن وضعیت اقتصادی و تثبیت حقوق یهودیان در قالب طرح اندیشه اعلامیه حقوق بشر و رعایت برخی حقوق پایهاي برای اقلیتهای مذهبی نیز در این زمینه، ادلهاي برای طرفداران رویکرد ادغام یهودیان بود. در مقابل، ترویج ناسیونالیسم در اروپا موجب تسری آن در میان برخی روشنفکران یهودی شد و اندیشه صهیونیسم مذهبی که از قرون قبل و به دنبال آوارگی یهودیان در دو هزار سال پیش از آن نضج گرفته بود، دچار دگردیسی و موجب پیدایش «صهیونیسم سیاسی» شد. در این رویکرد، طیف بسیار گستردهاي از روشنفکران یهودی به ويژه سکولارها وجود داشتند که سرآمد همه آنها تئودور هرتصل بود. وی در کتاب خود به خوبی رویکرد مخالفانش را ذیل عنوان «آسیمیلاسیون» یا شبیهسازی یا ادغام و همگرایی نقد ميكند. صهیونیسم جنبشي سکولار بود و ایدئولوژی ناسیونالیسم یهودی در آخرین دهههای قرن ۱۹ و دهههای اول قرن بیستم نمونهاي از انواع تمایلات ناسیونالیستی است که ویژگی منطقه اروپایی در سراسر قرنهاي ۱۹ و ۲۰ بود (ایوانز، ۱۳۸۱ : ۸۹۸ و ۸۹۹).
۳٫ آنتيسميتيسم و صهیونیسم سیاسی
یکی دیگر از تحولات بسیار مهم در سالهای منتهی به نگارش کتاب دولت یهود، که هرتصل به صراحت در کتاب خود به آن اشاره کرد، «آنتيسميتيسم» یا یهود¬آزاری است. این مسئله که به تعبیر صهیونیستها یکی از پیامدهای ناسیونالیسم اروپایی و اندیشههای نژادپرستی است، هنوز هم در گفتمان صهیونیسم جایگاهي ویژه دارد و همواره بازتولید ميشود. با توجه به اهمیت موضوع آنتيسميتيسم، پس از استنادات هرتصل به این موضوع، در بخش بعدی به تفصیل به آن ميپردازیم و استنادات هرتصل را در معرض بررسی و نقد قرار ميدهیم. به هر حال این مسئله به گفته هرتصل و طیفي گسترده از مورخین صهیونیست و غیرصهیونیست، تأثير مستقیمي در نگارش کتاب دولت یهود داشت.
حال که فضای کلی زمان نگارش کتاب هرتصل بیان شد، ابتدا به اختصار زندگينامه هرتصل، پس از آن خلاصه¬ای از کتاب دولت یهود و سپس واژگان کلیدی مطرحشده در کتاب وی در بستر تحولات مذکور بيان ميشود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.