پا به پای قاسم؛ تحلیل عینی دو دهه تحولات منطقه

نویسنده: سعدالله زارعی

تعداد صفحه: 377

تومان 205,000

موجود در انبار

موجود در انبار

توضیحات

سخن ناشر
ایران از سه قرن پیش یعنی فروپاشی صفویه در مهر ۱۱۰۱ه.ش در جایگاه یک کشور حاشیه‌ای و عموماً وابسته نقش‌آفرینی کرده است. جنگ‌های داخلی ۷۰ ساله میان افغان‌ها، افشار و زندی‌ها که منتهی به حکومت قاجارها در سال ۱۱۷۵ه.ش شد، اگرچه یک دولت مرکزی ثابت به وجود آورد و خیال کشاورزان شیرازی، دامداران قشقایی و باغداران مازندرانی را از راهزنی‌ها راحت کرد، اما حاکمان ضعیف‌النفس و دولتمردان فرصت‌طلبِ دنیاپرست، چنان تاریخی را برای ایران ثبت کرده‌اند که هیچ نشانه‌ای از غرور ملی و اسلامی در آن دیده نمی‌شود. زمانی که پادشاه ممالک محروسه ایران، ناصرالدین‌شاه اذعان می‌کند که: «اگر به جنوب می‌خواهم بروم باید از کنسول انگلیس اجازه بگیرم و به شمال می‌خواهم بروم باید از کنسول روسیه اجازه بگیرم.» خود نشان از وضعیت ایرانی است که درس‌های بزرگی در آن برای هر انسان آزاده‌ی آگاهی است.
برآمدن حکومت پهلوی که با شعارهای ملی‌گرایانه و ساختن ایران نوین همراه بود، اقتداری برای دولت ایجاد کرد که تنها چوبِ اقتدار آن بر سر ملت ایران بود و قدرت مصنوعی آن در مقاومت سه‌روزه‌ی ارتشش در مقابل متفقین در سال ۱۳۲۰ آشکار شد. شاهی که نماد شکوه و اقتدار بود و امروز برخی آن را چنین می‌نمایانند، توسط انگلیسی‌ها از ایران تبعید و در دیار غربت می‌میرد. فرزند او نیز که با اجازه انگلیسی‌ها شاه ایران می‌شود و با کودتای انگلیسی- آمریکایی علیه اراده مردم ایران، قدرتش تثبیت می‌شود، حوادث مختلفی را رقم‌زده است، که هر ایرانی را به فکر فرومی‌برد.
همه این حوادث و حافظه تاریخی ۲۵۰ ساله مردم ایران از وابستگی، خودفروختگی، حقارت، شکست و حذف دلسوزانی مانند امیرکبیرها، مصدق‌ها، مدرس‌ها، شیخ فضل‌الله نوری‌ها مردم ایران را آماده پذیرش منجی کرد که قدرت ایران را برآمده از خود مردم اخذ کند و آن‌ها را از وابستگی و خودفروختگی رها کند. برقراری جمهوری اسلامی که حاصل خون شهیدانی چون بهشتی، مطهری، رجایی به رهبری عارفی بزرگ و شریعتمدار بود که به تعبیر شهید سلیمانی اسلام را پشتوانه ایران قرار داد و ایران را از کشوری که زمانی شاهش برای سفر نیاز به اجازه بیگانه داشت، به قدرتی منطقه‌ای که با قدرت‌ها در بیرون از مرزهای خود می‌جنگد، بدل کرد.
بررسی تحلیلی حوادث ۴۰ ساله اخیر ایران، نیاز به گذشت زمان دارد، سنتِ علمی وجود دارد که بررسی دوره کنونی با توصیف آغاز می‌شود و سپس بعد از گذشت چندین دهه، تاریخ تحلیلی آن دوره‌ی نوشته می‌شود. دلیل این سنت این است که در بسیاری از وقایع و پدیدها نیاز به شناخت دقیق و موشکافانه از حوادث دارند. عدم دسترسی به منابع اطلاعاتی، باعث می‌شود قضاوت در مورد تاریخی که پژوهش‌گر در آن می‌زید، بسیار سخت باشد. اما این به معنای ناممکن بودن این مسئله نیست و تحلیل‌گری که از دو ابزار برخوردار باشد، می‌تواند آنچه را که در آیینه قابل دیدن نیست، در خشت خام ببیند. ابزار نخست آگاهی دقیق و جزئی از تاریخ تحول و تطور حوادث در دوره یکصد سال گذشته در محیط پیرامونی خود و دوم همراه بودن با جزئیات حوادثی که در حال حاضر رخ می‌دهد. این دو ابزار به یک پژوهشگر کمک می‌کند تا بر فراز تاریخ بایستد و از پنجره تنگ و تاریک زمانه خود، به حوادث ننگرد. بررسی تحولات صورت گرفته در منطقه غرب آسیا پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری محوری از جریان‌های مقاومت که در مقابل استکبار و استعمار ابرقدرت‌ها ایستاده است، نیاز به چنین ابزارهایی دارد که محقق ارجمند و پرتلاش جناب آقای دکتر سعدالله زارعی، که خود نیز از این دو ابزار بهره‌مند بوده و به‌نوعی تاریخِ ناطق حوادث دو دهه اخیر در منطقه محسوب می‌شوند، با اتکا به نقش، جایگاه و شخصیت شهید سلیمانی، حوادث منطقه را در کتاب پیش‌رو «پابه پای قاسم؛ تحلیل عینی دو دهه تحولات منطقه» تحلیل کرده‌اند.
پس از شهادت پرشکوه حاج قاسم سلیمانی، نیاز به بررسی نقش او در تغییر مناسبات منطقه و تغییر جایگاه ایران از یک کشور حاشیه‌ای و وابسته به کشوری تأثیرگذار و قدرتمند ضرورتی انکارناپذیر بود. عدم بررسی این مسائل، فرصت را برای تفسیر و تحلیل‌های غلط در مورد جایگاه ایران به دست عده‌ای فراهم می‌کند. امید است این پژوهش مورد بهره‌برداری پژوهش‌گران و تصمیم‌سازان قرار بگیرد. در خاتمه لازم است از زحمات سرکار خانم دکتر طاهره پورغلامی و خانم مرضیه روشن‌روان که در آماده‌سازی این کتاب تلاش‌های مجدانه‌ای داشته‌اند، قدردانی شود.

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پا به پای قاسم؛ تحلیل عینی دو دهه تحولات منطقه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *